فاضل جمشیدی
روزنامه آسیا-در حال شنیدن گلهای رنگارنگ بودم صبح دیروز. خنکای کولر اتوموبیل کمی کاهش یافته بود، اما چارهای نبود، سری زدم به شمال غرب تهران، سیمون بولیوار، چاردیواری، زیتون تقاطع چمران. به دیدار مهندس یگانه، اهل موسیقی و عرفان و عشق که برق وجودش را به باطری مشتریان گره زده، رفتم. با من دست نداد، بهخاطر سیاهی دستانش برای تعمیر اتومبیلها. گفتم چرا سیاه است و نمیشوری؟ گفت مأمورین آب آمدند و وسط خیابان را دیدند و شیر آب را قطع کردند و رفتند. حرف سهراب سپهری را هم نشنیدهاند و آب را گل کردند. دو روز است که گرفتاریم و دل و دماغ شنیدن «گلهای رنگارنگ» که هیچ، «گلهای تازه» و حتی «یک شاخه گل» را نداریم./آسیانیوز
دیدگاه خود را بنویسید