پروفسور سیدحسن امین 

روزنامه آسیا-اوا گاردنر (۱۹۲۲ آمریکا  ـ ۱۹۹۰ لندن)، هنرپیشه‌ مشهور آمریکایی و یکی از زیباترین زنان جهان است. من این هنرپیشه را از طریق دکتر سیروس غنی (پسر دکتر قاسم غنی مصحح حافظ و وزیر و سفیر محمدرضاشاه) که خویشاوند و شریک کاری‌ام در لندن و نیویورک بود، شناختم و او با آوا گاردنر به پایمردی پرویز راجی دیدار کرده بود. امیدوارم این یادداشت من با ذکر نامآن، سوابق و مقدمات و مؤخرات آن و نیز معرفی این هر سه تن برای اهالی هنر و علاقه‌مندان خواندنی باشد.

آوا گاردنر محبوبیتی مثال‌زدنی داشت. او در فیلم‌های مشهور زیادی از جمله «گذرگاه کاساندرا» بازی کرد و در سال ۱۹۵۵ برای بازی در فیلم «موگامبو» نامزد دریافت جایزه اسکار شد. فیلم‌های دیگر او، «برف‌های کلیمانجارو»، «مایای برهنه» و «کنتس پابرهنه» است. انستیتو فیلم‌ آمریکا اوا گاردنر را به‌عنوان بیست و پنجمین هنرپیشه بزرگ زن تاریخ سینما در جهان ثبت کرده است. مجله امپایر هم او را زیباترین زن هالیوود و مجله پیپل او را زیباترین موجود قرن بیستم معرفی کرده است.

پرویز راجی «دوست مورد علاقه» اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضا شاه بود. راجی به اصرار اشرف پهلوی در ۱۳۵۵ پس از خودکشی سفیر ایران در لندن، به جانشینی سفیر انتحارکرده به‌عنوان سفیر کبیر دولت شاهنشاهی به دربار ملکه انگلیس مأمور شد. پرویز راجی به تقلید از اردشیر زاهدی، سفیر کبیر ایران در آمریکا که مشاهیر و سلبریتی‌های کشور محل مأموریت خود را با تقدیم هدایای گران‌قیمت به مهمانی‌های سفارت فرا می‌خواند، در لندن بیش از آن‌که به ایرانی‌ها و حتی به مسائل دولت متبوع و آمر خود توجه کند، دنبال تفریحات خود و ارتباطات مورد علاقه خودش بود. یکی از صدها این‌گونه ارتباطات و علایق، دعوت از بازیگران معروف سینما همچون اوا گاردنر به سفارت بود. 

سیروس غنی دوست پرویز راجی بود. در ۱۳۵۷ من شاهد بودم که سیروس غنی از سفارت ایران به میز ایران زنگ زد که بهترین گزینه برای نخست‌وزیری ایران دکتر غلامحسین صدیقی است. باری سیروس غنی و پرویز راجی در سال‌های قبل هر دو مورد توجه امیرعباس هویدا بودند و در سفر هویدا به ایالات متحده، نخست‌وزیر ایران را به‌عنوان مشاور و عضو انتراژ همراهی کردند. 

سیروس غنی نه تنها حقوقدان و تاریخ‌دان بلکه عاشق سینما بود و کتاب «فیلم‌های دوست داشتنی من» My Favorite Films او گواه این تعشق است. ‌او همچنین حافظه‌ای مثال‌زدنی داشت و شخصیت ‌شناسی کم‌نظیر با ارتباطات فوق‌العاده بود، به‌طوری که هم دوست هویدا بود و هفته‌ای یک بار با او دو سه ساعت وقت می‌گذراند و هم سایروس ونس، وزیر امور خارجه آمریکا با او دوست بود و به او هر زمان که به آمریکا می‌رفت، وقت ملاقات می‌داد. این وزیر خارجه آمریکا در زمان شاه هم که به ایران آمد، در تهران با سیروس غنی که هیچ سمت دولتی نداشت و قبلا عضو و بعدها سمپات جبهه ملی بود، ملاقات کرد.

با این سوابق شبی که آوا گاردنر به دعوت پرویز راجی، مهمان سفارت بود، راجی دوستش سیروس غنی را که مشتاق دیدن کسی چون آوا گاردنر بود، به سفارت دعوت کرد. اما از غرایب آن‌که آن شب سیروس مطلبی راجع به آوا گاردنر بر زبان می‌آورد که با غیظ و غضب مورد انکار و تکذیب هنرپیشه معروف قرار می‌گیرد و سیروس هر کار می‌کند، حتی با بوسیدن دست آوا گاردنر، دیگر قابل التیام نیست.

انقلاب که شد، سیروس غنی که همسر آمریکایی و تابعیت آمریکایی و آپارتمان لاکچری خوبی در خیابان پنجم نیویورک داشت، کتابخانه‌اش را نه به نیویورک بلکه به آپارتمان کوئینزگیت‌اش در لندن منتقل کرد و پرویز راجی، سفیر کبیر سابق هم در لندن پناهنده شد و همانجا ماند. اما دیگر رابطه‌ها و آمدوشدها قطع بود.

یک وقت دیدیم که پرویز راجی، خاطرات ایام مأموریتش در مقام سفارت را چاپ کرده و در آنجا با گزارش دور و درازی که از دیدار سیروس غنی با  اوا گاردنر داده به لحن موهنی و با تفصیل فصیلی، قلم‌فرسایی کرده است. 

سیروس از این بی‌وفایی و حرمت‌شکنی پرویز راجی، سخت رنجید و خواست که از هر طریقی که شده، به پرویز راجی لطمه‌ای بزند. یکی از این راه‌های انتقام این بود که دکتر راجی پدر بیچاره پرویز راجی را که در یکی از کابینه‌های محمدرضاشاه ، سمت وزیر بهداری داشته است (مثل دکتر شیخ الاسلامی که وزیر بهداری هویدا بود و به زندان افتاده بود)، لو بدهند. کسی به دکتر راجی زنگ می‌زند و بیچاره را می‌ترساند و او می‌گوید من طبیبی بیش نیستم و سیاسی هم نیستم و با پسرم هم رابطه‌ای ندارم، بلکه از کارهای او شرمنده‌ام.‌ حالا هم دوران تقاعد خود را می‌گذرانم و از ایران هم خارج نمی‌شوم. 

بعدها کتاب خاطرات پرویز راجی به‌وسیله دوست من دکتر حسین ابوترابیان (با نام مستعار ح. ا. مهران) که در دانشگاه آزاد زبان انگلیسی تدریس می‌کرد، ترجمه شد. این ترجمه اول بار در روزنامه اطلاعات به صورت پاورقی و بعد به صورت کتاب چاپ شد. ابوترابیان داماد خانواده معروف کنی از احفاد حاج ملاعلی کنی مجتهد متعین و متنفذ عصر ناصری بود. اکنون که این یادداشت را می‌نویسم، همه این اشخاص از دنیا رفته‌اند.‌ خاک بر ایشان خوش باد./آسیانیوز