آسیانیوز- امین داودی ـ ایران در عصر مشروطه و پهلوی شاهد حضور شخصیت‌های ایران‌ساز بسیاری در حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمی بوده است که به نوعی بنیان‌های ایران مدرن را ایجاد کردند. یکی از این شخصیت‌ها استاد ابراهیم پورداود است که نقش مهمی در شکل‌گیری مطالعات زبان‌های باستانی و مطالعات ایران‌شناسی در ایران ایفا کرده است. او اولین مترجم ایرانی اوستا محسوب می‌شود و پژوهش‌های وی در زمینه اوستا و زبان‌های باستانی شهرتی ملی و جهانی برای او به ارمغان آورده است. در همین راستا، در سلسله نشست‌های «ایران کجاست»، برگزارشده توسط مؤسسه علمی و تاریخی آتوسا و آسیانیوز ایران، گفت‌و‌گویی با دکتر ابوالقاسم اسماعیل‌پور، استاد زبان‌های باستانی دانشگاه شهید بهشتی، داشتیم.

* جناب آقای اسماعیل‌پور لطفاً درباره فراز و فرود زندگی ابراهیم پورداود توضیحاتی بفرمایید؟

اگر بخواهیم استاد پورداود را در یک جمله تعریف کنیم، باید گفت که او چکیده فرهنگ و ادب زبان فارسی است. وی زندگی پرشوری داشت و از کودکی و جوانی با علاقه فراوان به محافل ادبی و فرهنگی می‌رفت و به کشورهای مختلف سفر می‌کرد. او در سال ۱۲۶۴ شمسی در رشت متولد شد و از همان کودکی در مکتبخانه به مطالعه متون فارسی و عربی پرداخت. در ده سالگی به مدرسه‌ای رفت که مدیر آن عبدالرحیم خلخالی، یکی از مشروطه‌خواهان برجسته بود. پورداود در سن ۲۰ سالگی به همراه خلخالی به تهران سفر کرد که نشان از تأثیر زیاد خلخالیِ مشروطه‌خواه بر او دارد.

پورداود در تهران تحصیل در رشته طب قدیم را آغاز کرد، اما آن را نیمه‌کاره رها کرده و به بیروت رفت تا زبان فرانسه بیاموزد. در سن ۲۵ سالگی به فرانسه مهاجرت کرد تا در رشته حقوق تحصیل کند. پس از آن به ایران بازگشت و با روشنفکرانی مانند سید حسن تقی‌زاده، جمالزاده و محمد قزوینی همکاری کرد و در فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی شرکت کرد، همچنین به اشغال روس و انگلستان اعتراض کرد و مجله‌ای منتشر می‌کردند.

پس از آن به آلمان سفر کرد. در آن زمان، آلمان مهد ایران‌شناسی بود و اساتید برجسته‌ای مانند مارکوارت، بلوشه و هانس هاینریش شدر در آن‌جا بر روی زبان‌های ایرانی و اوستا کار می‌کردند. پورداود نزد بهترین ایران‌شناسان زمان خود به تحصیل در حوزه زبان‌های باستانی پرداخت. در همین دوره، انجمن زرتشتیان بمبئی از او دعوت کردند تا به هندوستان سفر کند و درباره اوستا پژوهش کند. در بمبئی، اولین بخش‌های اوستا را ترجمه کرد و چاپ‌های اولیه گاتها و یشت‌ها را منتشر کرد که بعداً در دانشگاه تهران نیز چاپ شدند.

پس از این سفر علمی به هند، دوباره به آلمان بازگشت و تحصیلات خود را ادامه داد و به‌طور کلی ۲۹ سال را خارج از کشور در پی تحصیل، پژوهش و تحقیق سپری کرد. پس از بازگشت به ایران، به دانشگاه تهران پیوست و در دانشکده حقوق و دانشکده ادبیات تدریس کرد. سایر پژوهش‌های او بعد از این مرحله، در دانشگاه تهران منتشر شد.

لازم به ذکر است که پیش از این در یک مقطع دیگر، رابیندرانات تاگور، شاعر ملی هندوستان، در جشن هزاره فردوسی به ایران آمد و از پورداود برای تدریس و سخنرانی در هند دعوت شد. پورداود این دعوت را پذیرفت و در آن‌جا به تدریس و سخنرانی پرداخت که مجموعه این سخنرانی‌ها توسط دینشاه ایرانی به چاپ رسید.

* قبل از ورود به بحث درباره آثار پژوهشی پورداود، لطفاً در مورد شاگردانی که ایشان تربیت کرده‌اند توضیحاتی بفرمایید؟

پورداود نه تنها خود دارای اساتید نام‌آور و برجسته‌ای بود، بلکه شاگردان سرشناسی نیز تربیت کرد که هر یک مایه افتخار و ادامه‌دهنده راه او شدند. برجسته‌ترین شاگرد وی دکتر محمد معین است که اولین دکترای ادبیات فارسی و علوم انسانی را دریافت کرد و پورداود استاد راهنمای او بود. دکتر محمد مقدم نیز یکی دیگر از شاگردان پورداود به شمار می‌رود که بعداً به آمریکا رفت و اولین ایرانی بود که در رشته زبان‌شناسی دکترا گرفت. 

از دیگر شاگردان ایشان می‌توان به دکتر مهرداد بهار اشاره کرد. جلیل دوست‌خواه نیز از جمله شاگردان وی محسوب می‌شود. به‌طور کلی، شاگردان پورداود هر یک پایه‌گذار حوزه‌های نوینی در مطالعات ایران‌شناسی بوده‌اند.

* شاخص‌ترین اثر پژوهشی که استاد پورداود منتشر کردند، کدام یک از آثار ایشان است؟

مسلماً مجموعه "اَوستا" شاخص‌ترین اثر پژوهشی استاد پورداود است که در بمبئی و سپس در دانشگاه تهران چاپ شد. به نظر من، باید بیشتر درباره تأثیر آثار پورداود بر فرهنگ ایران‌زمین صحبت کرد. ایشان به عنوان یکی از بنیان‌گذاران در آستانه قرن چهاردهم هجری محسوب می‌شوند. چرا؟ زیرا پژوهش‌هایی که ایشان برای نخستین بار در حوزه اوستاشناسی انجام دادند و اولین بار اوستا را به زبان فارسی ترجمه کردند، در واقع نخستین بنای اوستاشناسی و ایران‌شناسی در علوم جدید را در ایران پی‌ریزی کردند.

تأثیرگذاری ایشان تنها به ترجمه محدود نمی‌شود؛ بلکه وی در یک مجموعه فرهنگی و مدنی تأثیرگذار بود. به‌عنوان مثال، بعد از پورداود، نگاه به تاریخ ایران باستان ده برابر بیشتر شد. به همین دلیل، وقتی مزدیسنا و ادب فارسی مطرح می‌شود، ریشه‌ها و سرچشمه‌های ادب فارسی مورد پژوهش و تحلیل قرار می‌گیرد. مثلاً پیشینه شاهنامه و شخصیت‌هایی که در اوستا وجود دارند و بعدها به صورت حماسی در شاهنامه منعکس شده‌اند، همه این‌ها از پژواک‌های شخصیت فرهنگی پورداود است.

ایشان در سال‌های 1330 تا 1337 گاهان زرتشت را منتشر کرد و برای نخستین بار ایرانیان را با اثری که اشو زرتشت، پیامبر بزرگ ایران باستان، سروده آشنا کرد. علاوه بر این، گاهان به شعر است و کهن‌ترین شعر ایرانی نیز به ایرانیان معرفی شد. بنابراین، پورداود قدم‌های اولیه را برای ریشه‌یابی فرهنگ و ادب زبان‌های ایرانی برداشت. پورداود شیفته ایران و ایران‌زمین بود. او عاشق زبان فارسی بود و گنجینه زبان فارسی را با ترجمه اوستا غنی کرد و واژگان جدیدی را وارد زبان فارسی کرد یا به نوعی واژگان کهن را به‌روز کرد.

بعد از گاهان، یشت‌ها نیز بسیار اهمیت دارند. این آثار در دو جلد هستند و کهن‌ترین سروده‌ها بعد از گاهان به شمار می‌روند. یشت‌ها نیز به شعر هستند و اگر بخواهیم پیشینه شعر ایرانی و فارسی را دنبال کنیم، باید از گاهان و یشت‌ها آغاز کنیم. اما یشت‌ها موضوعاتی متفاوت با دیگر مجموعه‌های اوستا دارند و به شخصیت‌های اسطوره‌ای می‌پردازند که برخی از آن‌ها پیشا‌زرتشتی هستند. پورداود در مقدمه به‌صورت مفصل توضیح می‌دهد؛ به‌عنوان نمونه، مهریشت اوستا را که ترجمه می‌کند، حدود 70 صفحه به تحلیل بن‌مایه‌های اساطیری و حماسی می‌پردازد. به نوعی پورداود اولین فردی است که به مباحث اسطوره‌ای در ایران پرداخته است.

بنابراین، یشت‌ها از نظر زمانی، اسطوره‌ای و حماسی بسیار مهم هستند و مضامین آن‌ها کهن‌تر از گاهان است. هرچند نوشتن آن‌ها متاخر است، اما موضوعات و مضامین آن‌ها، مانند جمشید، فریدون و آناهیتا، بحث می‌شود و برخی از این مضامین پیشا‌زرتشتی هستند. به همین دلیل، این زمینه‌ها که پورداود به آن پرداخته است، مقدمه‌ای برای دانش ما در این حوزه و زمینه‌ای برای تکمیل پژوهش در حوزه شاهنامه‌پژوهی است. برای بررسی شخصیتی مانند فریدون در شاهنامه، یا موارد دیگر حتماً باید به یشت‌هایِ پورداود مراجعه کرد.

اگر پورداود نبود، به نظر من گستره پژوهش‌های ایران‌شناسی به این شکل خوب شکل نمی‌گرفت و امروز در ایران ما در حوزه اوستا، سغدی‌شناسی و پهلوی‌شناسی متخصص داریم و این را مدیون فردی همچون پورداود هستیم. پورداود علاوه بر این‌که مترجم بودند، تحلیلگر نیز هستند و اشراف گسترده‌ای بر موضوع داشتند. بنابراین، گنجینه‌ای که استاد پورداود برای ما به ارمغان گذاشتند، در حوزه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد و مجموعه‌ای فرهنگی، ادبی و علمی به ارث گذارده‌اند که به‌همین‌منظور می‌توان از او به عنوان بنیان‌گذار یاد کرد.