آسیانیوز- مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور در سی‌ویکمین همایش ملی و دوازدهمین همایش بین‌المللی «بیمه و توسعه» گفت: «همه از ناترازی صحبت می‌کنیم، اما می‌گوییم به هیچ‌چیزی دست نزنیم. یعنی روز به‌روز ناترازی بدتر می‌شود، یک روزی باید مشکل را حل کنیم. کی؟ زمانی که افتادیم و مردیم؟»

در ادامه، وی به ابعاد آن‌چه که یارانه پنهان خواند پرداخت و ادعا کرد چیزی در حدود ۱۵۰ میلیارد دلار در سال یارانه پنهان پرداخت می‌شود. این نرخ را اگر به ریال برگردانیم، با توجه به اینکه هم‌اکنون هر دلار آمریکا ۷۰ هزار تومان است، از مجموع کل نقدینگی کشور که ۹۷۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده هم بیشتر می‌شود. این در حالی است که وقتی از پرداخت یارانه صحبت می‌شود، این تصور به‌وجود می‌آید که گویی به افراد چیزی پرداخت شده، حال آنکه چنین چیزی در موضوع بنزین و دیگر حامل‌های انرژی وجود ندارد.

به زبانی دیگر، یارانه پنهان به فاصله نرخ یک کالا یا خدمات، در یک اقتصاد، در مقایسه با نرخ جهانی یا منطقه‌ای آن پرداخت می‌شود. یعنی فرض می‌شود اگر بنزین مصرفی در ایران به نرخ منطقه‌ای فروخته می‌شد، چه درآمد اضافه‌ای نصیب کشور می‌شد. پس در واقع چیزی به مردم داده نشده، بلکه یک کالا ارزان‌تر از نرخ جهانی آن خرید و فروش می‌شود.

محمد تقی فیاضی، تحلیل‌گر اقتصاد کلان در تعریف «یارانه پنهان» به خبرآنلاین گفت: «در بحث انرژی، سازمان‌های بین‌المللی به محاسبه یارانه انرژی در کشورهایی چون چین یا هند دست می‌زنند. اما هنگامی که می‌خواهند وضعیت سوبسیدها در کشورهای تولیدکننده را بررسی کنند، سراغ «یارانه پنهان» می‌روند.»

وی توضیح داد: «به باور من هم «یارانه پنهان» مفهومی به‌شدت شائبه‌برانگیز است و بهتر بود از «هزینه فرصت» به جای یارانه پنهان استفاده کنیم. زیرا وقتی از یارانه صحبت می‌شود، علی‌العموم ذهن افراد سراغ منابعی می‌رود که جهت حمایت از یک فعالیت اقتصادی صرف می‌شود. در حالی که در بحث یارانه پنهان از اساس چیزی به کسی پرداخت نمی‌شود، بلکه بیشتر به این می‌پردازند که اگر یک کالا یا یک خدمات، به جای مصرف در داخل، صادر می‌شد و با نرخ منطقه‌ای به فروش می‌رفت، چه درآمدهایی از آن حاصل می‌شد.»

به گفته فیاضی تورم بالا در ایران مهمترین عاملی است که نرخ‌های داخل ایران را با نرخ‌های منطقه‌ای دچار شکاف کرده است. این کارشناس اقتصاد کلان افزود: «دولت خودش تورم را ایجاد می‌کند، ولی هزینه‌های آن را از جیب مردم بر می‌دارد و بخشی دیگر از این هزینه را با تثبیت برخی نرخ‌ها مانند حامل‌های انرژی را به سال‌های آینده موکول می‌کند. به عبارت دیگر، دولت با بی‌ارزش کردن پول ملی، زمینه تحمیل شوک‌های مختلف را ایجاد می‌کند، اما طوری وانمود می‌کند که گویا در ایران بنزین را ارزان می‌فروشند. در حالی که مساله این نیست و اگر دولت به کنترل مصارف غیرضروری خود دست می‌زد، چنین شکاف‌ها و متعاقب آن ناترازی‌هایی شکل نمی‌گرفت.»

سناریویی که فیاضی در صورت افزایش قیمت بنزین متصور می‌شود به این ترتیب است که با افزایش قیمت بنزین یک شوک قیمتی تحمیل می‌شود که به افزایش نرخ ارز می‌انجامد و همزمان افزایش نرخ ارز زمینه تشدید دوباره تورم را فراهم می‌کند.

وی خاطرنشان ساخت: «به این اعتبار، این بازی موش و گربه و این سیکل بی پایان ادامه خواهد یافت. اصلاح قیمتی به تنهایی راهگشا نیست و دولت باید پیش از هر اقدامی تکلیف خویش را روشن کند و نشان دهد تا کجا می‌خواهد بیش از درآمدهایش هزینه کند. به قول پزشکیان دیگر با تزریق مُسکن نمی‌توان اقتصاد را سر پا نگه داشت و باید دولت اقداماتی انجام دهد که مردم را با خودش همراه کند.»