شاپور کریمی
روزنامه آسیا-اولویتهای اصلی و سناریوهای پیش روی ایران با انجام پژوهش «آیندهپژوهی ایران» از سوی معاونت استراتژیک ریاستجمهوری حاکی از آن است که بحران آب، تغییر اقلیم و پیامدهای آن دومین اولویت شهروندان ایران معرفی شده است که نشان از حاد بودن موضوع نزد آحاد جامعه دارد. هیولای خشکسالی هم اکنون با خشک شدن دریاچه ارومیه و هامون، رودخانههای زاینده رود، شاهرود، سفیدرود و کمآبی بیش از 19 سد کشور همانند کرج، دوستی و اکباتان... بهتدریج در حال عیان شدن است.
ایران، بارشی ثلث و تبخیری سه برابر میانگین دنیا دارد. مصرف خانگیاش از متوسط جهانی و حتی اروپا بالاتر است. در بهرهوری آب کشاورزی نیز فاصله زیادی با رقبای منطقهای دارد. پتانسیل آب شیرین تجدیدپذیر که در نیمه اول دهه 50 شمسی، 135 کیلومترمکعب تخمین زده میشد، اکنون در اظهارات اخیر مسئولان 110 کیلومترمکعب و گاهی کمتر برآورد میشود. در حالیکه لزوم حفظ سهم طبیعت اجازه مصرف بیش از 70 کیلومترمکعب را نمیدهد.
بر اساس گزارش وزارت نیرو در سال ۲۰۵۰، ایران با جمعیتی حدود ۱۱۷میلیون نفر و سرانه منابع آب تجدیدپذیر کمتر از ۱۰۰۰ مترمکعب با کمآبی مزمن مواجه خواهد شد. در سال ۲۰۵۰ منابع آبی محدودکننده اصلی توسعه و بهداشت برای جوامع انسانی خواهد بود و اگر سرانه کمتر از ۵۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر برسد، کشور به کمآبی مطلق دچار خواهد شد. این درحالی است که به علت توزیع ناهمگون جمعیت در برخی استانها، معضلات متعددی وجود دارد؛ یعنی حدود ۵۰ درصد از جمعیت کشور در ناحیه مرکزی کشور متمرکز شده و این درحالیست که تنها ۲۵ درصد منابع آبی در این نواحی وجود دارد.
ایران جزو ۲۰ کشور اول از لحاظ مصرف منابع آبی و انرژی است و در صورت تداوم بیشتر آبخوانها حداکثر تا 15 سال دیگر از بین خواهند رفت. یکی دیگر از مشکلاتی که باید به آن پرداخته شود، برداشت بیش از حد از منابع زیرزمینی و هدررفت آب در ایران است، زیرا اگر کشوری ۴۰ درصد منابع آبی خود را استفاده کند، به عنوان کشور بحرانزده شناخته میشود؛ نکته قابل توجه این است که ایران ۸۰ درصد منابع آبی خود را استفاده میکند. علاوه بر این، متأسفانه ما ۹۰ درصد منابع خود را در کشاورزی استفاده میکنیم که ۶۰ درصد این مقدار هم هدر میرود.
استانهای شمالی به علت برخورداری از مواهب الهی و بارش بیش از 700 میلیمتر باران سالانه میتواند صادرکننده آب مجازی به دیگر استانها باشد و صادرات آب بدون شک باید در قالب محصولات و آب پنهان باشد، نه انتقال فیزیکی آب، زیرا هم اکنون منابع آبی این استانها از استانهای همجوار تأمین میشود که با افزایش جمعیت و تأکید بر کشاورزی در آینده دچار مشکل خواهد شد.
متأسفانه استانهای شمالی بهخصوص گیلان و مازندران، هم اکنون با سیل مهاجرت مواجه است که به علت بحران آب و ریزگردها و خشکسالی از موطن خود کوچ کرده و راهی استانهای شمالی، بهخصوص گیلان شدهاند که یقینا باید بر آنان آوارگان آبی نام نهاد. پدیدهای که در آینده نه چندان دور گیلان و دیگر استانهای شمالی را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهند کرد.
دکتر پزشکیان طی سخنانی صریح تخلیه تهران را دور از انتظار ندانست و دکتر حقشناس استاندار گیلان طی مصاحبه کوتاهی عواقب سرازیر شدن آوارگان آبی به استان گیلان را تبیین نمود. با استناد به گزارش مراکز علمی و دانشگاهی تداوم خشکسالی و فرونشست زمین در استانهای مرکزی، تهران، البرز و قزوین بر تشدید روند تخلیه جمعیتی افزوده خواهد شد. با این وجود اقدامات ترکیه در اجراییکردن طرح «گاپ»، افغانستان در خشک کردن هامون و تنشهای آبی عراق، احتمال منازعات خارجی نیز بعید نخواهد بود.
با در نظر گرفتن این مسئله و حتمیت آن، اقدامات پیشگیرانه لازم و ضروری بهنظر میرسد، و گرنه در آینده نزدیک استانهای شمالی با انفجار جمعیت مواجه خواهند شد، تا جایی که محلههای سیاهکلی اصفهانی شده و بسیاری از کوچههای شهرهای سرولات، چالوس، فومن و... به نام اصفهانیها و یزدیها خواهد بود. بدون شک آوارگان آبی مشکلات متعددی با خود به همراه خواهند آورد که میتوان به آسیبهای متعدد اجتماعی، قاچاق کالا، تعارضات اجتماعی و در نهایت تخریب کشاورزی و تهدید امنیت غذایی اشاره کرد. کتمان این پدیده نوظهور اقلیمی، بیگمان عواقب جبرانناپذیری برای اقتصاد و امنیت اجتماعی به دنبال خواهد داشت./آسیانیوز
دیدگاه خود را بنویسید