دکتر علی زنداکبری
روزنامه آسیا-جنگ دوازده روزه، اقتصاد جهانی را در حالیکه درگیر دستوپنجه نرم کردن با تعرفههای آمریکا بود، به ناگهان شوکه کرد. فردای حمله اسرائیل هیچ بازار اقتصادی روی خوش ندید، که در این میان بازارهای سهام نقش برجستهتری داشتند. حمل ونقل کالاها دچار اختلال شد و تغییر برنامه زمانبندی، تحویل اجناس انبارها را بسته نگه داشت، خطوط تولید از حرکت باز ایستادند و حوالههای دادوستد روی میز مدیران متوقف شدند. غافلگیری بازارهای جهانی در حالی بود که مدیران دولتی کشورهای مختلف درصدد راهی بودند برای نجات از تعرفههای وضعشده از سوی دولت آمریکا. بازارهای مالی در اقتصادهای باثبات همچون آمریکای شمالی و اروپا تازه توانسته بودند اندکی از هجمههای کسری پشتوانهای خود را که بر اثر تغییرات ارزی پیش آمده بود، التیام بخشند. ذهنیت بهوجودآمده از آنچه که بازارها پیشبینی بر آن نداشتند، دست آنها را برای هر اقدام سریعی بسته بود، لذا فردای آغاز حملات بسیاری از بورسها یا بسته بودند و یا نیمهتعطیل.
جنگ دوازده روزه، اقتصاد جهانی را در حالیکه درگیر دستوپنجه نرم کردن با تعرفههای آمریکا بود، به ناگهان شوکه کرد. فردای حمله اسرائیل هیچ بازار اقتصادی روی خوش ندید، که در این میان بازارهای سهام نقش برجستهتری داشتند. حمل ونقل کالاها دچار اختلال شد و تغییر برنامه زمانبندی، تحویل اجناس انبارها را بسته نگه داشت، خطوط تولید از حرکت باز ایستادند و حوالههای دادوستد روی میز مدیران متوقف شدند. غافلگیری بازارهای جهانی در حالی بود که مدیران دولتی کشورهای مختلف درصدد راهی بودند برای نجات از تعرفههای وضعشده از سوی دولت آمریکا. بازارهای مالی در اقتصادهای باثبات همچون آمریکای شمالی و اروپا تازه توانسته بودند اندکی از هجمههای کسری پشتوانهای خود را که بر اثر تغییرات ارزی پیش آمده بود، التیام بخشند. ذهنیت بهوجودآمده از آنچه که بازارها پیشبینی بر آن نداشتند، دست آنها را برای هر اقدام سریعی بسته بود، لذا فردای آغاز حملات بسیاری از بورسها یا بسته بودند و یا نیمهتعطیل.
نفت و انرژی در تله
آنچه که بازار انرژی خصوصا انرژیهای فسیلی را بیشتر تحتتأثیر قرار داد، وقوع جنگ در منطقهای است که بیشترین منابع این نوع انرژی را در خود دارد. فردای حملات، بهای نفت هفت الی هشت درصد از روز قبل افزایش پیدا کرد. آنچه که بیشترین تأثیر را بر این امر داشت احتمالاتی بود که میتوانست وضع را بیش از پیش بغرنج نماید. واکنش ایران نقطهای تعیینکننده بر این موضوع بود، نوع پاسخ نظامی ایران برپایه حمله تحمیلی میتوانست بازارهای انرژی در جهان را به مرز انفجار برساند، اما توازن پاسخها و اجماع جهانی برای آرام کردن اوضاع اندکی از تنش اولیه کاست، ولی احتمال ادامه جنگ در چند روز اول بهطوری بالا رفت که بسیاری افزایش قیمت نفت را تا بیش از صد دلار نیز تخمین میزدند. این درحالی است که سایر محصولات وابسته به مواد نفتی از جمله صنایع بالادستی نفت نیز خواه ناخواه به تناسب تغییر قیمت نفت بالانس خود را از دست میدادند و در تولید، انبار و انتقال خود نیز دچار مشکل بودند. همین اختلالات، قیمت مرجع اصلی برای محاسبه قیمت جهانی نفت، یعنی نفت برنت دریای شمال را تا نزدیک به 75 دلار در هر بشکه افزایش داد.
اسب سرکش تورم جهانی
نفت ماده اولیه تمام مواد اولیه تولیدی است، لذا افزایش مستقیم یا غیرمستقیم این ماده صنعتی مهم، خواه ناخواه منجر به افزایش سایر کالاهای وابسته به این ماده مهم خواهد بود. از لوازم صنعتی گرفته تا بهداشتی و آرایشی و... افزایش قیمت نفت به محصولات منتج از آن تسری پیدا خواهد کرد و اکثریت جامعه را از صنایع حمل و نقل گرفته تا فروش درگیر خواهد کرد. از اینرو واردکنندگان نفت افزایش قیمت نفت را با تورم بالاتر و رشد اقتصادی کمتر طی روزهای جنگ بیش از پیش تجربه کردند. یادمان باشد بیشترین فشار را بخش سیاستگذاری حکومتها تحمل میکنند. جایی که قوانین باید در چهارچوب اتفاقات ناگهانی انعطاف لازم را داشته باشند، لذا زمان بر ضد آنها خواهد بود و از تصویب تا اجرای این قوانین ضررهای تورمی ضربه خود را وارد میکنند.
از اینرو سیستم مالی گروه هفت کشور بزرگ صنعتی جهان در کابوس کاهش نرخ بهره و افزایش غیرقابل انتظار قیمت انرژی گرفتار آمدند. بانک انگلستان نرخ پایه بهره در بریتانیا را به 4.25 درصد کاهش داد و هرچند فدرال رزرو آمریکا با وضع سنگین تعرفههای مبادلاتی تجارت را برای همه کشورها سخت کرده است، لیکن از کاهش نرخها دوری گزیده و از اینرو حجم تورم را به نسبتی ریسکپذیر دچار افزایش نموده است. چین نیز بهعنوان یکی از قطبهای اقتصادی جهان از این قاعده مستثنی نبود و شاهد بیثباتی در بورسها و شبکه مالی خود شد. افزایش تورم از کشورهای قدرتمند اقتصاد دنیا به سایر کشورها نیز سرایت نمود و چالش بزرگ اقتصادی را در سطح جهان به وجود آورد. باید متذکر شد که این جنگ تبعات گستردهتری نسبت به جنگ روسیه و اوکراین به اقتصاد جهان وارد نمود.
حملونقل وگردشگری درکما
بدیهی است پس از شروع جنگ، شرکتهای حملونقل هوایی اعم از حملونقل کالا و مسافر مجبور به لغو پروازها شدند که بازگرداندن مبالغ مسافران و اسکان آنان در هتلهای طرف قرارداد آنها را دچار سردرگمی و تحمل ضایعات مالی سنگین نمود. بارهای سفارشی نیز باید به انبارها بازگردانده شده و از دریافت اجناس جدید خودداری نمایند. شرکتهای بیمه نیز سریعا به تغییر قراردادها پرداخته و از بیمه کالاها و مسافران جدید تا عادی شدن شرایط خودداری نمودند. افزایش قیمت سوخت و افزایش طول مسیرهای هوایی برای دور زدن فضای درگیری بین کشورهای مربوط، افزایش حجم سوخت را همزمان با افزایش قیمت آن، بر همه شرکتهای حملونقل چه در حوزه هوایی، چه زمینی و چه دریایی تحمیل نمود. بیشترین ضرر را شرکتهای هوایی امارات و قطر دیدند و شرکتهای اتحاد، لوفتهانزا و بریتیش ایرویز نیز در رتبههای بعدی زیاندهی قرار گرفتند.
قفل شدن عبور و مرور در منطقه، گردشگران را دچار سردرگمی نمود و بسیاری را به بازگشت به کشورهایشان از طریق روشهای سختتر وادار نمود تا قسمتی از مسیر را از طریق زمینی، ریلی یا دریایی به کشوری ثالث رفته و از آنجا به موطن خود بازگردند. تورهای گردشگری بهاره/ تابستانی تا اطلاع ثانوی لغو گردیده و موزهها و اماکن تفریحی و فرهنگی برای حفظ امنیت تعطیل شدند. از اینرو صنعت گردشگری در منطقه یا بهطور کامل تعطیل گشت و یا با ظرفیتی بسیار پائین به کار خود ادامه داد. گردشگری تجاری نیز به شدت صدمه خورده است. با تعلیق همایشها و نمایشگاههای مختلف شرکتهای برگزارکننده دچار بدهیهای هنگفت شدند و مشاغلی همچون غرفهسازی عملا دوره بیکاری را تجربه کردند. با توجه به مشخص نبودن قطعیت یا عدمقطعیت برگزاری رویدادها بیم ورشکستگی و موج بیکاری از این صنعت چندان دور از انتظار نیست، لذا عملا صنعت گردشگری، توریسم و صنایع وابستهای همچون صنعت نمایشگاهی و رویدادها در بیهوشی کاملاند.
سرگیجه و سردرگمی بازارهای جهان
پس از آغاز حملات بازارهای بورس با کاهش مواجه شدند. شاخصهای «اس اند پی پانصد» و «نزدک» به ترتیب 1.1 و 1.3 درصد کاهش را در وال استریت شاهد بودند. شاخص بازار مصر یکی از بدترین روزهای خود را شاهد بود و با کاهش7.7 درصدی سنگینترین ضرر را در خاورمیانه تجربه کرد. بازار تروئیکای اروپا نیز از ضرر بینصیب نبود و شاخص »اف تی اس یی صد» بریتانیا نیم درصد کاهش را تجربه کرد و شاخص «دی ای ایکس» آلمان و «سی ای سی چهل» فرانسه هم بیش از 1.1 درصد کاهش داشتند.
نکته جالب اما افزایش سود شرکتها و صنایع نظامی بود، مثلا سهام شرکت «بی ای ئی سیستم» که پیمانکار صنایع دفاعی است، 3 درصد افزایش داشت و در آمریکا نیز سهام صنایع نظامی همچون لاکهید، نورثروپ گرومن و آر تی ایکس نیز افزایش داشته است که همه نشان از احتمال ادامه درگیریها در آن مقطع داشته است. نکته مهم دیگر افزایش سهام دو شرکت مهم نفتی در میان همه شرکتهای بزرگ نفتی بود. شل و بی پی به ترتیب 1 و2 درصد افزایش سهام داشتند که نشان از وسعت سرمایهگذاری آنها و پشتوانه بالای ذخائر لازم تبادلی در میانه بحرانهای پیشبینینشده است.
افزایش قیمت طلا نیز با توجه به روند چند ماه گذشته آن قابل انتظار بود، اما آنچه اینبار قیمت طلا را افزایش داد، نه تبادلات رمزارزی و تغییر شرایط ارزهای جهانی که هجوم سرمایهگذارانی بود که خرید طلا را بهترین گزینه برای حفظ داراییهایشان میدانستند. تنها چند ساعت پس از آغاز حملات قیمت طلا یک درصد افزایش پیدا کرد و به 3426 دلار در هر اونس رسید که نزدیک به رکورد 3500 دلاری فروردینماه بود.
با آتشبس موقت و باز شدن فضای هوایی کشورها شرایط با بیم و امید به ادامه آتشبس کمی آرام شد. کاهش قیمت نفت و طلا و افزایش سهام شرکتها همه را به ادامه آتشبس امیدوار نموده است، اما بازارها را نیز هوشیار نموده تا پیشبینی شرایط حاد و غیرقابل انتظار را در نظر بگیرند. به نظر میرسد سرمایهگذاران هم با پخش سرمایههای خود در بازارهای مختلف ریسک کاهش سرمایههای خود را پایینتر آورده و از اقدامات هیجانی در بازارها روگردان شدهاند تا شرایط به ثباتی نسبی دست یابد. آنچه که اکنون مهم است اتخاذ تصمیمات مهم و استراتژیک از سوی تصمیمسازان کشور برای ایجاد آرامش روانی و کاری برای آغاز مجدد فعالیتهای عادی چرخه اقتصادی است تا لااقل نیمه دوم سال با حداقل ضرر برای کسبوکارها همراه باشد./آسیانیوز
دیدگاه خود را بنویسید