آسیانیوز- استاد روابط بینالملل گفت: هیچ کشوری به اندازه ما در سوریه هزینه نکرد. حتی اگر توجیه ما این باشد که جریانی که در سوریه قدرت را به دست میگیرد، قرار نیست به شیعیان آسیبی بزند و ما میتوانیم یک رابطه سازنده با آنها داشته باشیم، نمیتواند توجیهگر شکست ما باشد. بنابراین، پیش از اینکه بخواهیم تصمیم بگیریم با دولت جدید چه کار کنیم، باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا اساساً سیاست ما نسبت به سوریه درست بوده است؟
نودر شفیعی عضو هئیت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه تهران در گفتوگو با ایلنا، در خصوص برخی گمانهزنیها مبنی بر اینکه تاریخ وقایع لیبی پس از سقوط حکومت بشار اسد در سوریه تکرار خواهد شد در خصوص آینده سیاسی این کشور، گفت: به نظر من، آنچه در سوریه حادث شد، یک اتفاق مدیریتشده بود. شاید بتوان آن را مشابه آنچه در افغانستان اتفاق افتاد، دانست. به این معنی که پیش از شروع عملیات، توافقاتی بین قدرتهای منطقهای و قدرتهای بزرگ صورت گرفته بود که این جابهجایی به وقوع بپیوندد. بنابراین، به نظر میآید که ادامه وضعیت نیز مدیریتشده خواهد بود. کما اینکه اظهارنظرهایی که از نیروهای مخالف شنیده میشود، اظهارنظرهای آرامبخشی است.
وی افزود: آنها اعلام کردهاند که نخستوزیر باید در جای خود باقی بماند تا دولت انتقالی شکل بگیرد و وزارتخانهها به کار خود ادامه دهند. به نیروهای مسلح گفتهاند که محیطهای دولتی را ترک کنند و به اماکن عمومی خسارت وارد نکنند. همچنین، دولت پیشین نیز اساساً قدرتی ندارد که بخواهد مانند قذافی مقاومتی از خود نشان دهد.
احتمال جنگ داخلی در سوریه وجود دارد
وی ادامه داد: نکتهای ممکن است وجود داشته باشد؛ تنها نقطه ضعف این تحلیل این است که یک جریان غیرسوری ممکن است در این میان پا به عرصه ظهور بگذارد و به عنوان یکی از طرفهای درگیر قرار گیرد و جریانهای خارجی که میتوانند شامل دولتهای خارجی یا نیروهایی مانند القاعده باشند که از آن حمایت کنند. بنابراین، این نیرو تنها نیرویی است که باید نگران آن بود. آمریکا، روسیه، ایران و حتی ترکیه نیز نگران این موضوع هستند که چنین نیرویی پا به عرصه ظهور بگذارد و سوریه را به سمت وضعیت لیبی سوق دهد. البته اگر قرار باشد هر نیرویی در سوریه بر پایه نیروی اجتماعی خود، نیروی سیاسی و نظامی نیز شکل دهد، احتمال درگیری و تعارض بین نیروها وجود دارد و عملاً یک جنگ داخلی شکل خواهد گرفت.
همه میدانند چه کسی باید برود، اما هیچکس نمیداند چه کسی باید جایگزین شود
این استاد روابط بینالملل با بیان اینکه ممکن است تعارضاتی در گروههای موجود به عنوان مثال، دو جریان کردی یعنی جبهه خلق و جبهه دمکراتیک یا خود تحریرالشام و بخشی از نیرویی که در درونش قرار دارد رخ دهد، تصریح کرد: نگرانیهای منطقهای کشورهای اطراف سوریه نظیر عراق، ترکیه، مصر، اردن و اسرائیل، به همراه نگرانی روسها و آمریکاییها نسبت به جریانهای رادیکال در سوریه و خستگی مردم از درگیری، احتمالاً باعث خواهد شد که به همان شکل که سقوط دولت اسد هماهنگ شده بود و با کمترین مقاومت اتفاق افتاد، دوره بعد از اسد نیز به شکل مسالمتآمیز سپری شود. حتی اگر در برخی مناطق چالشهایی به وجود آید، به عنوان مثال ممکن است در حال حاضر بین جبهه خلق و تحریرالشام اختلافاتی بروز کند. ولی به نظر من، این مسائل مدیریت خواهند شد، چراکه برای تمامی این نیروها، سقوط اسد مهمتر از جایگزینی اوست.
وی ادامه داد: اینکه حکومت اسد ساقط شود، مهمتر از این است که چه کسی جایگزین او خواهد شد. البته در طول تاریخ، همین تعارض هم منشأ درگیری بوده است؛ تعارض بین اینکه همه میدانند چه کسی باید برود، اما هیچکس نمیداند چه کسی باید جایگزین شود. به طور کلی، تصور من این است که یک سطح از داخل جامعه سوریه، یک سطح در سطح منطقهای و یک سطح در سطح بینالمللی باعث خواهد شد که این جریانات در آینده مدیریت شوند.
جنگ اوکراین و رفتارهای انحصارطلبانه اسد باعث شد روسیه نتواند به طور جدی از سوریه حمایت کند
شفیعی در پاسخ به این پرسش که روسیه یکی از کشورهایی بود که از سوریه حمایت میکرد، به نظر شما چه شد که حمایت خود را کاهش داد، اظهار کرد: روسیه به دلایل متعددی نتوانست حمایت بیشتری از سوریه کند. اولاً، روسیه خود به اندازه کافی درگیر بحران اوکراین است و نمیتوانست بیش از این در حمایت از سوریه فعالیت کند. در جنگها، سه مقوله مهم وجود دارد؛ توانمندی نظامی و رزمی، پشتیبانی اقتصادی و حمایت مردمی. اگر این سه عامل با هم همسو نباشند، موفقیت در جنگ دشوار خواهد بود.
وی افزود: در ارتباط با سوریه، توانمندی نظامی روسیه اجازه نمیداد که بیش از این از بشار اسد حمایت کند. این حمایت باید مستمر و پایدار باشد و نه بهصورت مقطعی. از سال ۲۰۱۱ تا حال حاضر، بشار اسد با تکیه بر حمایت روسیه و ایران سرپا ایستاده است. بنابراین، روسیه خود دچار چالشهای داخلی است. نکته دوم این است که روسیه احتمالاً فشارهایی به اسد وارد میآورد تا به آشتی و تعامل با جریانهای معارض بپردازد، اما اسد روحیه انحصارطلبانهای داشت و ممکن است به برخی از این درخواستها پاسخ منفی داده باشد.
ادامه حمایت از بشار اسد برای روسیه هزینهبر شده بود
وی افزود: همچنین، بعد از اینکه روسیه متوجه شد ادامه وضعیت کنونی هزینهبر است، سعی کرد با جریانهای معارض ارتباط برقرار کند تا سهم خود را در آینده حفظ کند. در واقع، روسیه بیشتر روی یک نظام سیاسی مستحکم در سوریه تأکید داشت تا شخص بشار اسد. مجموعه این عوامل باعث شد که روسیه نتواند این وضعیت را ادامه دهد و تحت فشارهای اقتصادی و سیاسی قرار بگیرد. در این میان، ترکیه نیز مزاحمتهایی برای تجارت و اقتصاد روسیه ایجاد کرده بود.
موفقیت ترکیه در سوریه برای آنها اعتبار ساخت
سوریه احتمالاً بزرگترین شریک تجاری ترکیه خواهد شد
این کارشناس سیاست بینالملل درباره خوشحالی و سرمستی ترکها از ساقط شدن نظام سیاسی در سوریه، بیان کرد: به نظر میرسد که بخشی از خوشحالی ترکیه به این دلیل است که رقبایش در سوریه، از جمله ایران، عراق و حتی روسیه، تضعیف شدهاند. کشورهای مختلف همیشه برای امنیت یا رفاه نمیجنگند، بلکه گاهی برای اعتبار و پرستیژ نیز اقدام میکنند. بنابراین، موفقیت ترکیه در سوریه برای آنها اعتبار ایجاد میکند. دولت جدیدی که با حمایت ترکیه در سوریه روی کار میآید، سیاستهای محدودکنندهای علیه کردها اعمال خواهد کرد که این نیز از لحاظ امنیتی به نفع ترکیه است. همچنین، سوریه احتمالاً بزرگترین شریک تجاری ترکیه خواهد شد. با اینکه ترکیه قبلاً با دولت بشار اسد مشکل داشت، اما یکی از فعالترین کشورها در زمینه اقتصادی در سوریه بود. بنابراین به نظر میآید از جمیع جهات این موضوع به نفع ترکیه خواهد بود.
طرح ایجاد کردستان بزرگ در این شرایط احتمالا منتفی است
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا با اشاره به شایعات مطرح شده مبنی بر اینکه برخی از سرویسها اطلاعاتی غربی سعی در ساخت کردستان بزرگ در منطقه را دارند، گفت: در مورد کردستان بزرگ، دولت جدید سوریه هرگز اجازه نخواهد داد هیچ تحرک کردی در کشور صورت گیرد. این موضوع به دلیل حفظ تمامیت ارضی خود و تأثیرپذیری از ترکیه است. هیچ کشوری در حال حاضر از تجزیهطلبی حمایت نمیکند، چون این موضوع میتواند پیامدهای خطرناکی برای سایر کشورها داشته باشد. در جهان کشورهایی مانند ایتالیا، کره جنوبی و نهایتا ژاپن این استعداد تجزیه را دارند، بنابراین کمتر از این روند حمایت میشود.
آیا اساساً سیاست ما نسبت به سوریه درست بوده است؟
شفیعی با بیان اینکه ما در سوریه متضررترین و شکست خوردهترین کشور بودهایم، گفت: هیچ کشوری به اندازه ما در این کشور هزینه نکرده است. حتی اگر توجیه ما این باشد که جریانی که در سوریه قدرت را به دست میگیرد، قرار نیست به شیعیان آسیبی بزند و ما میتوانیم یک رابطه سازنده با آنها داشته باشیم، نمیتواند توجیهگر شکست ما باشد. بنابراین، پیش از اینکه بخواهیم تصمیم بگیریم با دولت جدید چه کار کنیم، باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا اساساً سیاست ما نسبت به سوریه درست بوده است؟ و اکنون چه کسی باید پاسخگوی این شکست باشد؟ این موضوع به ما درس میدهد که روابطمان را با جهان چگونه تنظیم کنیم.
وی ادامه داد: من در جلسات مختلف میگفتم که ناسیونالیسم سوری، عربی، یمنی و لبنانی به ایران اجازه نمیدهند که حضور مستقیمی در این کشورها داشته باشد. اما برخی دوستان معتقد بودند که همه چیز به همین شکل پیش میرود و همیشه روزهای خوشی داریم. بنابراین، باید به این سوال پاسخ دهیم و سپس به موضوع بعدی بپردازیم: حالا که این اتفاق افتاده، با حکومت جدید چه کار باید کرد؟
اگر دولت جدید سوریه فقط یک رابطه عادی و دوستانه با ما داشته باشد، خودش شاهکار است
نیازمند یک دگردیسی عمیق در سیاست خارجیمان هستیم
وی بیان کرد: حکومت جدید مطلقاً پایگاهی برای ما نخواهد بود. اگر در نهایت فقط به یک رابطه عادی و دوستانه با ما ادامه دهد، این یک شاهکار خواهد بود. همچنین، حکومت جدید دیگر بخشی از محور مقاومت نخواهد بود و این موضوع حتماً بر شرایط لبنان و وضعیت کلی ما در منطقه تأثیر خواهد گذاشت. به همین دلیل، تحولات سوریه باید یک درس عمیق و تاریخی برای ما باشد. متأسفانه برخی در حکومت ما به سادگی از کنار این موضوع میگذرند و آن را عادی قلمداد میکنند. در حالی که باید درباره این مسائل تفکرات عمیقتری صورت گیرد. اگر نخواهیم به مشکلات دچار شویم، نیازمند یک دگردیسی عمیق در سیاست خارجیمان هستیم.
الگوهای دوستی و دشمنی در نظم جدید منطقهای برای هر یک از بازیگران خاورمیانه تغییر خواهد کرد
شفیعی در رابطه با احتمال خلق یک نظم جدید در منطقه بعد از تحولات سوریه، تاکید کرد: صد در صد، این شرایط به یک نظم جدید منجر خواهد شد. به اعتقاد من، آمریکا و اسرائیل برندههای اصلی خواهند بود. ممکن است جریانی در غزه روی کار بیاید که نسبت کمی با ایران داشته باشد و در لبنان، حزبالله بر اساس جریانات فعلی به سمت خلع سلاح شدن حرکت کند و فقط به عنوان یک نیروی سیاسی در لبنان عمل کند. همچنین، احتمالاً پیمان ابراهیم تجدید خواهد شد و کشورهای عربی به سمت رابطه با اسرائیل حرکت خواهند کرد.
وی افزود: اگر فلسطین و اسرائیل به سمت تشکیل دو دولت حرکت کنند، شرایط به گونهای دیگر رقم خواهد خورد. مجموع اینها یعنی نظم جدید منطقهای، صرفا به معنای تغییر در مرزها و شکلگیری هویتهای جدید نیست، بلکه تغییر در هویتهای پیشین است و این تغییر بر الگوهای دوستی و دشمنی و بر معادلات امنیتی در منطقه تأثیر میگذارد.
ایران سیاست خارجی حمایتگرایانه را کنار بگذارد
وی خاطرنشان کرد: ایران نیز اگر امنیت مبتنی بر صلح را بر امنیت مبتنی بر قدرت ترجیح دهد، میتواند در شرایط جدید به سمت حفظ منافع ملی و ارتقای آن حرکت کند. اما اگر کماکان بخواهد نظم منطقهای را مبتنی بر قدرت تصور کند و سیاست خارجی حمایتگرایانهای داشته باشد، این موضوع هزینههای ایران را افزایش خواهد داد.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
سلطانی
1 روز پیشمرز بین دانایی و نادانی، بین تشخیص درست و نادرست آن هم از کسانی که این روزها به دلیل فعالیت سیاسی راهی دانشگاهها شدهاند واقعا سخت است. این اظهارنظر یک استاد دانشگاه، آن هم دانشگاه تهران است که این روزها به محل جولان برخی پخمهها در میان نخبه ها تبدیل شده است. ایشان در حالی ایران را به راهبرد امنیت مبتنی بر صلح و نه قدرت توصیه میکند، که آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه و حتی ناتو راهبرد قدرت را برگزیدهاند. متاسفانه سطحینگری و قشری مسلکی فقط در بین عوام نیست، بلکه خواص درس خوانده دچار خطای محاسباتی شدیدتری از عوام هستند.
ارسال پاسخدر جهانی که همه گرگوار در حال دریدن یکدیگر هستند، کسانی که تفکر مدینه فاضله کتابهای درسی نظریه پردازان غربی را در سطح رسانه مطرح میکنند، نادانهایی هستند که فکر میکنند بیش از همه میدانند. کسانی که با یک مویز گرمیشان میشود و با یک غوره سردی و چنان ملونالمزاج هستند که اگر فردا ایران و محور مقاومت دوباره سوریه را از دست تروریستها نجات دادند، مدافع امنیت مبتنی بر قدرت می شود. متاسفانه از این دست افراد در جامعه سیاسی و نظری ما کم نیستند و باید از این تفکر خیلی خیلی ترسید...
تلگرام اخبار سوریه
@SyrianKhabar