روزنامه آسیا-روز ۲۸ اردیبهشت‌ماه، همایش بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در بخش فرهنگی سازمان بین‌المللی اکو متشکل از ده کشور برگزار شد. در ابتدای این نشست دکتر سعدخان، رئیس پاکستانی مؤسسه فرهنگی اکو با زبان فارسی که به تازگی آموختن آن را آغاز نموده است، سخن گفت و میراث فردوسی را نه فقط مخصوص ایرانیان و پارسی‌گویان بلکه همه کشورهای منطقه اکو دانست و بر ضرورت توجه به شاهنامه تأکید کرد.

سخنران اصلی این نشست پروفسور سیدحسن امین، فیلسوف، حقوقدان، ایرانشناس و خالق شاهنامه امین بود. وی سخنان خود را درباره دانسته‌های تاریخی اندکی که از زندگی شخصی و حتی هویت فردوسی در دسترس است، آغاز نمود، از جمله درباره نام کوچک فردوسی که کمتر کسی آن را می‌داند. ایشان با اشاره به تحقیقات چهل‌ساله خود در زمینه شاهنامه‌پژوهی گفتند: «نام کوچک فردوسی حسن و نام پدر او علی بوده است. ده‌ها سند از منابع ناشناخته پیدا کرده‌ام که نمونه آن‌ها عجایب المخلوقات اثر همدانی طوسی و تاریخ گزیده اثر حمدالله مستوفی است که این هر دو صریحاً نوشته‌اند «حسن فردوسی» و ده‌ها منبع دیگر.»

پروفسور امین سپس با ذکر تاریخ ایران پس از هجوم تازیان و سخت‌گیری خلفای عربی بر ایرانیان به ماجرای سرایش شاهنامه پرداختند. ایشان عنوان کردند: «سوؤال مهم این است که فردوسی چرا به سرایش شاهنامه پرداخت؟ دلیل عمده آن به قول فلاسفه آن‌که مقتضی موجود و مانع مفقود بود. بعد از هجوم تازیان ملت ایران در شوک قرار داشت. ایرانی نمی‌دانست چه باید بکند. در عین حال مردم عادی امید داشتند که با عوض شدن نظام سیاسی از گرفتاری‌های اواخر حکومت ساسانیان یعنی جنگ با رومیان، تبعیض نسبت به غیرزرتشتیان و اختلاف طبقاتی، رها شوند.»

پروفسور امین در ادامه یادآور شدند: «پس از این دو قرن سکوت، به تعبیر استاد زرین‌کوب، عده زیادی از ایرانیان به فکر افتادند که باید کاری کنند. روزبه معروف به ابن‌مقفع، خدای‌نامه را از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرد و بعد از زبان عربی دیگران آن را به فارسی ترجمه کردند. یعقوب لیث صفاری دنبال شاهنامه فرستاد. به نقل از کتاب‌های مرتبط با تاریخ سیستان، او نخستین کسی بود که مأمورانی را به هند فرستاد تا کتاب‌های ایرانی را بیاورند. بعد از او پادشاهان سامانی عملاً فرصت بیشتری یافتند تا به این مسئله بپردازند و با حمایت آنان در ابتدا با همت دقیقی طوسی این کار شاهنامه‌سرایی آغاز شد.»

این فیلسوف و حقوقدان برجسته در ادامه اظهار کردند: «تلاشگر دیگر، سپهسالار خراسان ابومنصور طوسی از خاندان کنارنگیان بود، او بزرگان مختلف را از جای جای کشور دعوت کرد و از آنان خواست که داستان‌هایی که سینه به سینه به آن‌ها رسیده از داستان‌های ایران باستان و قصص پهلوانی حماسی را برای تدوین نقل و گردآوری کنند و به کتابت درآوردند که به این شکل زیر نظر ابومنصور معمری که سمت دبیری سپهسالار مزبور را داشت، شاهنامه ابومنصوری را پدید آورد و سپس بر اساس آن منابع، فردوسی شاهنامه را به نظم در آورد.»

پروفسور سیدحسن امین با اشاره به زمانه‌ای که شاهنامه در آن خلق شد، گفتند: «جامعه ایرانی منتظر چنین کاری بود. کار دقیقی با مرگ او ناتمام ماند، چه بسا اگر دقیقی زنده می‌ماند و کار خودش را به پایان می‌رساند، فردوسی چنین کاری را شروع نمی‌کرد. اما با مرگ او، فردوسی دنبال کار او را گرفت و هزار بیت از گشتاسپ‌نامه دقیقی را در شاهنامه نقل کرد.»

پروفسور سیدحسن امین در بخش دیگری از سخنان خود، به این پرداختند که شاهنامه چیست؟ ایشان تأکید کردند: «شاهنامه بر خلاف ظاهر نامش، نامه شاهان نیست. چون بیشترین مضامین شاهنامه اساطیر است و نه زندگی‌نامه پادشاهان. از سویی تعداد پهلوانان در شاهنامه بیشتر از پادشاهان است و قهرمان داستان نیز رستم دستان است و پادشاهان دیگر که نامشان برده شده، هیچ‌کدام به اندازه رستم اهمیت و شکوه و جلال ندارند. تا جایی که نقل شده سلطان محمود غزنوی هم در نقد فردوسی گله کرد که تمام شاهنامه ستایش رستم است. پس شاهنامه حماسه است و ربطی به پادشاهان ندارد.»

پروفسور امین در بخش دیگری از سخنان خود، به محتوا و مضامین عالی شاهنامه پرداخته و افزودند: «شاهنامه دو کلیدواژه دارد خرد و داد.» ایشان در پایان سخنرانی خود نیز به کار خود در سرایش شاهنامه امین در تتمیم و تکمیل شاهنامه فردوسی پرداختند و گفتند: «من کتابی در هفت مجلد با نام «شاهنامه امین» نوشته‌ام که در آن نه تنها مضامین شاهنامه فردوسی را روزآمد و بازآفرینی و خلاصه کرده‌ام، بلکه سه کار دیگر نیز انجام داده‌ام: اول این‌که حماسه‌هایی که در شاهنامه فردوسی نیست، از جمله آرش کمانگیر و ده‌ها حماسه دیگر را من در شاهنامه امین آورده‌ام. دوم این‌که شاهنامه فردوسی سه بخش دارد؛ اساطیری، پهلوانی و تاریخی. در بخش تاریخی شاهنامه فردوسی کامل نیست، چون در زمان زندگی فردوسی، تاریخ مستند ایران هنوز کشف نشده بود. بنابراین در شاهنامه فردوسی به‌طور مثال نامی از ایلام و مادها و هخامنشیان نیست. من بر اساس تاریخ مستند، آن‌ها را آورده‌ام. کار سوم من آن بوده که از زمان درگذشت فردوسی تا امروز که هزار سال گذشته و تاریخ ایران پس از اسلام تا سال 1400 را در این کتاب آورده‌ام.»

گفتنی است در ادامه این نشست نیز سخنرانان دیگری از جمله دکتر شفیعی، دکتر هومن دانشور، ماندانا تیشه‌یار معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر علیرضا قیامتی، دکتر پیرزاده و دکتر بئاتريس كريستينا سالاس مترجم شاهنامه به زبان اسپانیایی به سخنرانی پرداختند و از ترجمه شاهنامه به زبان اسپانیایی توسط این بانوی مکزیکی اصل که چهل سال پیش با مردی خراسانی ازدواج کرده، رونمایی شد./آسیانیوز