روزنامه آسیا-با توجه به تأکیدات صورت‌گرفته برای استفاده از سرمایه‌های خرد مردمی در حوزه تولید، بایستی اذعان کرد که یکی از مهمترین و کلیدی‌ترین منابع قابل استفاده برای‌ سرمایه‌گذاری در هر حوزه‌ای از جمله تولید، سرمایه‌های خرد مردمی است.

از جنبه اقتصادی این منبع تأمین سرمایه بسیار حائز اهمیت است، زیرا:

1. به سادگی قابل جذب است. 2. منجر به مشارکت گستره مردم‌ می‌شود. 3. از تورم جلوگیری‌ می‌کند. 4. از سردرگمی سرمایه‌های خرد مردمی جلوگیری‌ می‌کند. 5. منافع و سود حاصل از‌ سرمایه‌گذاری به مردم‌ می‌رسد.

تقسیم بندی سرمایه‌های خرد مردمی

سرمایه‌های خرد مردمی را‌ می‌توان به دو دسته تقسیم کرد.

  1. سرمایه‌های مازاد بر نیاز روزمره که عمدتاً به‌صورت نقد یا سپرده‌گذاری‌شده در انواع حساب‌های بانکی است.
  2. سرمایه‌های غیرنقدی که معمولاً برای پس‌انداز و یا حفظ ارزش پولی در شرائط تورمی تبدیل به کالا، ارز، ملک، طلا، سکه، خودرو و امثالهم شده‌اند که برای‌ سرمایه‌گذاری در تولید، در بسیاری از مواقع مبتنی بر شرایط، لازم است اول نقد شوند و سپس مورد‌ سرمایه‌گذاری قرار گیرند.

مردم به دو روش مستقیم و غیرمستقیم (از طریق سیستم‌های بانکی، بورس و تعاونی)‌ می‌توانند‌ سرمایه‌گذاری در تولید انجام دهند. در روش اول سرمایه‌های خرد مردمی مستقیماً توسط خودشان در راه‌اندازی واحدهای تولیدی مورد استفاده قرار‌ می‌گیرند. به عنوان مثال چند نفر سرمایه‌های خرد خود را به اشتراک گذاشته و یک کارگاه تولید پوشاک یا یک کارخانه تولید مصنوعات پلاستیکی آشپزخانه را راه‌اندازی‌ می‌نمایند. در روش دوم به دلایل مختلف از جمله نداشتن تخصص و توانمندی و بعضاً ریسک‌پذیر نبودن صاحبان سرمایه، سرمایه‌های خرد مردمی در بانک‌ها سپرده‌گذاری، در بورس سهم‌خری و در تعاونی ها اشتراک‌گذاری‌ می‌شوند تا توسط این مراکز در مسیر تولید قرار بگیرند.

از آن‌جایی که همواره منابع از جمله منابع پولی، مالی و اعتباری محدود هستند و ضرورت دارد که از هدررفت آن‌ها جلوگیری کرد، نقش هدایتگری و راهبری این منابع برای رسیدن به اهداف‌ سرمایه‌گذاری برای تولید، دوچندان‌ می‌باشد. چه در روش مستقیم و چه در روش غیرمستقیم‌ سرمایه‌گذاری برای تولید توسط مردم، مراقبت از سرمایه‌ها و هدایت و راهبری آن‌ها باید عالمانه و عقلایی تحت یک نظام منسجم مبتنی بر برنامه‌ریزی از پیش طراحی‌شده صورت پذیرد و مجریان کار نیز متعهد به اجرای دقیق برنامه‌ریزی انجام شده باشند و یک نظام ارزیابی عملکرد فرایندمحور هم در مقام مشاور و دیده‌بان مانع از بروز انحراف عملکرد از برنامه‌ریزی انجام‌شده، بشود. برای این منظور باید وظائف حاکمیت، مدیریت کشور در سطوح عالی، میانی و پایین، سازمان‌های مسئول، پشتیبان، تنظیم‌گر، تسهیل‌گر، تقنینی و قضایی کاملاً شفاف بوده و جملگی در خدمت به نتیجه رساندن سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در تولید باشند.

چنانچه‌ سرمایه‌گذاری در تولید به‌درستی انجام شود و به تبع آن بازارهای مصرف داخلی و خارجی روی خوش به تولیدات نشان دهند، انتظار‌ می‌رود بخش مهمی از نظام اقتصادی کشور اثرگذاری مثبت داشته و در کنار بهبود عملکرد سایر اجزای نظام اقتصادی، منجر به شکوفایی اقتصاد شود.        

فرهاد محمودی فریدون، کارشناس ارشد مهندسی صنایع و مشاور در امور اقتصادی، صنعتی، تولیدی، بازرگانی، خدماتی و کسب‎و‌کار                   

                                                             


آسیانیوز