مهرداد شهسوارزاده

امروزه هوش مصنوعی به سرعت در حال تغییر و تحول در بسیاری از عرصه‌هاست و یکی از این حوزه‌ها موسیقی است. در حالی که موسیقی همیشه به‌عنوان یک زبان جهانی شناخته شده، هوش مصنوعی اکنون در تولید، باز آفرینی، خوانش، میکس و مسترینگ و حتی اجراهای موسیقی نیز وارد شده است .ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند آهنگسازی و تنظیم برای ارکستراسیون را انجام دهند و جایگزینی صدای خوانندگان با علم به تغییر تنالیته‌های مردان و زنان، برطرف نمودن فالشی صداها و نهایتا ویرایش دقیق و در نهایت مسترینگ پروژه را با کمترین زمان ممکن  به پایان برسانند!

از سوی دیگر، حتی سبک‌های جدیدی از موسیقی را معرفی کنند که ممکن است به‌طور طبیعی به ذهن انسان نرسد. این تغییرات در چند سال اخیر نه تنها صنعت موسیقی را متحول کرده، بلکه تجربه‌های جدیدی را برای شنوندگان و سازندگان موسیقی به ارمغان آورده است. از سوی دیگر، اگر بپذیریم که موسیقی  ذیل  رسانه، تعریف می‌شود و همیشه یکی از ابزارهای قدرتمند برای انتقال احساسات و پیام‌ها بوده است، اکنون با کمک هوش مصنوعی، این رسانه می‌تواند از محدودیت‌های گذشته پا فراتر نهاده و با شیوه‌های نوینی در دسترس متخصصین و اهل فن قرار گیرد.

هوش مصنوعی به موسیقی این امکان را می‌دهد که به صورت شخصی‌سازی‌شده و بر اساس سلیقه‌های فردی شنوندگان ارائه شود و به این ترتیب تجربه‌ای منحصر به فرد و متنوع برای هر شخص فراهم کند. در آینده، ترکیب هوش مصنوعی و موسیقی می‌تواند انقلابی جدید در عرصه هنر و ارتباطات ایجاد کند، کما این‌که امروزه به شکل کارکردی تأثیرات و شگفتانه‌های هوش مصنوعی را در برابر هوش طبیعی در عرصه‌های گوناگون شاهد هستیم.

با وجود این‌که هوش مصنوعی توانسته در زمینه‌های مختلف موسیقی تغییرات قابل توجهی را ایجاد کند، اما هنوز چالش‌ها و مشکلات زیادی پیش روی آن وجود دارد. یکی از اصلی‌ترین چالش‌ها، کمبود احساسات انسانی در تولید موسیقی است. موسیقی اغلب با احساسات و تجربیات انسانی ارتباط دارد و این چیزی است که هوش مصنوعی به‌طور کامل قادر به تقلید آن نیست. این عدم توانایی در درک عمیق احساسات انسانی می‌تواند باعث شود که اثر  تولید شده توسط هوش مصنوعی فاقد عمق و جاذبه احساسی لازم باشد. علاوه بر این، استفاده از هوش مصنوعی در صنعت موسیقی می‌تواند به کاهش نقش هنرمندان انسانی منجر شود، که ممکن است باعث نگرانی در مورد آینده شغلی موسیقی‌دان‌ها و هنرمندان شود.

از سوی دیگر، هوش مصنوعی می‌تواند در مواردی به مفاهیم اخلاقی و حقوقی نیز وارد شود. برای مثال، وقتی که هوش مصنوعی دست به خلق آثاری مشابه می‌زند، هنرمند ممکن است با مسائل مربوط به حق کپی‌رایت روبه‌رو شود. همچنین، احتمال استفاده نادرست از این تکنولوژی برای تولید آثاری که جنبه‌های فرهنگی یا اجتماعی و… دارد، وجود دارد. در مجموع، اگرچه هوش مصنوعی می‌تواند به شکلی مناسب، امکانات زیادی را برای تولید و انتشار موسیقی فراهم کند، ولی باید به دقت مورد استفاده قرار گیرد تا از آسیب‌های احتمالی و سو استفاده این ابزار، توسط افراد مبتدی، سودجو و کم‌تجربه جلوگیری شود.

در نهایت، هوش مصنوعی به‌عنوان یک ابزار نوین در تولید آثار غیرمکتوب و صوتی، می‌تواند امکانات و فرصت‌های جدیدی را فراهم آورد. با این حال، استفاده از آن با چالش‌هایی همچون کمبود احساس انسانی، تهدید برای مشاغل هنرمندان، و مسائل حقوقی مواجه است. قدر مسلم اين است كه برای بهره‌برداری بهینه از این فناوری، باید از جنبه‌های اخلاقی و حقوقی آن به دقت مراقبت کنیم و تعادلی میان نوآوری و حفظ ارزش‌های انسانی برقرار کنیم.