ناصرالدین قاضیزاده
روزنامه آسیا-از نگاه بسیاری از دانشوران، مباحثی مانند روانشناسی و چیستی روح آدمی، همواره با پرسشگری و حتی سویههای راز آمیزی از حیرت و ابهام، روبهرو بوده است. تاریخ علوم انسانی، بهویژه در حوزه فلسفه، عرفان و دین گواهی میدهد که جوامع بشری برای شناخت هزارتوی ذهن و روح، به کاوشها و کوششهای گرانسگی در عرصه معرفت نفس و رویکردهای روانشناسانه، چنگ انداخته است. جستارهای علمی قرن اخیر از یک سو و باورها و گزارههای دینی و عرفانی پیشینیان از سوی دیگر، در لایههای معرفتی روح و روان انسانی، در حکمت نظری و عملی سابقه و اهمیت زیادی دارد و حتی خاستگاه شناخت روان آدمی را در حکمت خسروانی در عصر ایران باستان و تداوم آن را در اندیشههای محمد زکریای رازی، بوعلی سینا، شیخ اشراق و ابوریحان بیرونی، نشان میدهد.
پروفسور حسن امین فیلسوف و ایرانشناس، در سخنرانی کلیدی خود در مراسم رونمایی و تحلیل کتاب «روان، درخشش ایرانی» نوشته استاد معین کمالی که در محل موزه و کتابخانه ملک برگزارشد، انتشار این کتاب را نگرش و پژوهشی نوین در حوزه علم روانشناسی در ایران دانست. حرکتی که با درس معرفتالنفس دکتر قاسم غنی با تخصص پزشکی در مؤسسه وعظ و خطابه از یکسو و ظهور روانشناسان متخصص بومی مانند دکتر اکبر سیاسی، دکتر جلالی، دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی و ابراهیم خواجه نوری شروع شد.
در نگاه پروفسور امین ، مقوله شناخت روح و روان آدمی با هویت و خاطره جمعی بشری و به تعبیر کارل گوستاو یونگ «وجدان ناخودآگاه جمعی»، پیوند وثیقی دارد و همین ویژگی معرفتی، امکان گفتوگو و روند متقابل فرهنگها را برای شناخت بیشتر از یکدیگر فراهم میسازد. پروفسور امین با اشاره به نقش معرفتی بزرگان اسلامی و ایرانی مانند محمد زکریای رازی، بوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و ملاصدرا خاطر نشان کرد، این دست از حکیمان متقدم، علم طب را به دو مقوله جسمانی و روحی تقسیم کردهاند:
الف. حکیمان ایرانی برابر تحقیقات خود به دنبال طب جالینوسی در طب جسمانی مباحثی مانند لزوم حفظ اعتدال بین به قول سعدی «چهار طبع مخالف سرکش» شدهاند و مزاجشناسی انسانها را اصل طبابت خود قرار دادهاند. در طب سینوی بر اساس ترکیب و واکنش متقابل عناصر چهارگانه خاک، آب، هوا و آتش، کیفیت و حالت جسمانی شخص به چهار مزاج گرم، سرد، خشک و مرطوب تبدیل میشود که اگر هر کدام بر دیگری غلبه کند، سلامت انسان به خطر میافتد. به قول سعدی :
چهار طبع مخالف سرکش/ چند روزی شدند با هم خوش
گر یکی زین چهار شد غالب/ جان شیرین برآید از قالب
ب. در زمینه روانشناسی و علم النفس یا معرفت النفس و یا به تعبیر فارابی «طب روحانی»، روانشناسی ذیل حکمت عملی و علم اخلاق، روشهای کسب فضایل و حسنات و ترک سیئات و مهلکات و هم درمان آلام روحی مطرح شده است و حکیمان، عالمان علم اخلاق و عارفان، کتابها و رسایل زیادی بهعنوان یک میراث سترگ فرهنگی در این موضوعات برجا گذاشتهاند که برخی از آثار مهم آنان را نشانه اهمیت علم النفس در سدههای چهارم تا اکنون دانست.
از جهت مداوای انواع بیماریهای روحی و روانی هم داستانهای زیادی در ادبیات فارسی وجود دارد که نشاندهنده وجود روانشناسی بالینی است، مانند داستان شاه و کنیزک که مولانا در دفتر اول مثنوی آن را به نظم در آورده است و نشان داده است که دلیل بیتوجهی کنیزک به شاه، اشتغال فکری کنیزک به زرگری است که در شهر دیگری با او رابطه عاشقانه داشته است.
در ادامه سید حسن امین از کمتوجهی نسل جدید به میراث غنی ایران در زمینههای فلسفی، معرفت النفس، عرفان و اخلاق و درنتیجه روانشناسی و مشاوره گلایه کرد و روند تقلید بی در و پیکر از الگوهای غربی را بدون توجه به واقعیتهای ذهنی و فرهنگی بومی در حل مسایل روحی و روانی رو به افزایش ایرانیان ناکارآمد خواند. امین از باب خاطره نقل کرد که بیش از نیم قرن پیش در ۱۳۵۱ در مقدمه اولین کتاب فلسفی خود با نام «برداشتی از مشاعر ملاصدرا» چاپ کانون انتشارات عابدی نوشته است که اگر در بر همین پاشنه (روند غربگرایی شش سال پیش از انقلاب ۱۳۵۷) بچرخد، ایران در آینده مجبور میشود برای تدریس آثار ملاصدرا هم از خارج متخصص وارد کند که البته این پیشبینی امین درست از آب درنیامد؛ به طوریکه در پی انقلاب ۵۷ و فرایند معکوس از غربگرایی به اسلامگرایی در فضای اجتماعی ودانشگاهی، پارادایم جدیدی پدید آمد که علوم اسلامی و بومی را در کانون توجه نهادهای دانشگاهی و علمی نشاند.
به نظر پروفسور امین روند تحولی علم در ایران فراز و فرودهای خودش را طی کرده است و شایسته نیست نسلهای جدید از میراث گذشتگان بیگانه بمانند. وی در همین زمینه با استناد به شعر نظامی، علوم را به دو بخش علم الادیان و علم الابدان تقسیم کرد و بعد طب را به جسمانی (پزشکی) و طب روحانی (حکمت عملی، معرفت النفس و اخلاق) تقسیم کرد.
وی تصریح کرد: «این نفس یا روان نزد فلاسفه دارای مراتب مختلف است، از نفس نباتی و حیوانی بگیرید تا نفس مدبره انسانی و نهایتا نفس کلیه الهیه که مخاطب ارجعی الی ربک راضیه مرضیه قرار میگیرد و همین سیر صعودی است که مولانا مراتب آن را در شعر معروف از جمادی مُردم و نامی شدم، ذکر کرده است. ابن سینا میگوید: هبطت الی من المحل الارفع/ ورقائ ذات تعزز و تمنع... شیخ اشراق سهروردی هم میگوید: ابدا تحن الیکم الارواح/ و وصالها ریحانه و الراح... ابن سینا در طبیعیات شفا به اثبات وجود نفس (افزون بر جسم) پرداخته و میگوید که چیزی که قادر به انجام اعمال ارادی است، جسم نیست، بلکه نفس یا روان است، حالا این نفس گاهی همراه جسم و با استفاده از ابزار جسم عمل میکند و گاهی مستقل از جسم است و بلاواسطه جسم عمل میکند. داستان تصور انسان معلق ابن سینا قبل از دکارت همینجا کارساز است.»
پروفسور امین ادامه داد: «ملاصدرا هم همین مباحث را در بخش نفس اسفار ذکر کرده و از مراتب مختلف نفس به شرح گفتوگو کرده است. من هنگامی که این متن را نزد استادم علامه حسنزاده آملی میخواندم، ایشان مراتب سبعه قلبیه را با هفتخوان رستم در شاهنامه فردوسی تطبیق کرد که من تقریرات ایشان را در مجله سخن (به مدیریت دکتر پرویز خانلری) و نیز در مجله وحید (به مدیریت دکتر سیفالله وحیدنیا) در همان پنجاه سال پیش چاپ کردم. بنابراین، ما باید این ذخائر فلسفی، فرهنگی و روانشناختی فرهنگ غنی خودمان را بازشناسی و بازنگری و احیانا پالایش کنیم و من به نوبت خود خوشحالم که تحقیقات استاد کمالی درباره روانشناسی و روانکاوی ایرانی در کتاب «روان، درخشش ایرانی» در این جلسه رونمایی و نقد و بررسی میشود.»
پس از سخنرانی مبسوط پروفسور امین، استاد معین کمالی، مولف کتاب «روان، درخشش ایران»، به مؤلفههای روانشناسی ایرانی و وجوه تمایزی علم روانشناسی با سایکولوژی پرداخت. وی با اشاره به نقاط قوت روانشناسی در قلمرو فرهنگ ایرانی بر این باور است که باید از روشهای بومی خودمان در حوزههای پالایش روان و بالندگی و خودشکوفایی افراد استفاده کرد که تاکنون در ایران مورد غفلت قرار گرفته است.
گفتنی است، این جلسه فرهنگی و پژوهشی با سخنرانی پایانی از سوی دکتر پرهام شمس الدینی عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگر تاریخ پزشکی، در معرفی و نقد محورهای اصلی کتاب مذکور پایان یافت./آسیانیوز
دیدگاه خود را بنویسید