احمد رشیدی‌نژاد

روزنامه آسیا-عربستان سعودی و پاکستان روز چهارشنبه 26 شهریور در ریاض توافقنامه امنیتی را به امضا رساندند که مهمترین ماده آن دفاع قاطع از یکدیگر در صورت حمله نظامی خارجی است. به‌طوری‌که، بندهای عملی آن، چارچوبی محکم برای همکاری دفاعی دو کشور فراهم می‌کند. پیمان امنیتی تازه که با امضای نخست‌وزیر پاکستان، شهباز شریف و ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، رسمیت یافت، به‌عنوان «گامی تاریخی در مسیر تقویت امنیت مشترک» توصیف شده است. 

در قلب این توافق، اصل بنیادینی نهفته است: هر حمله به یکی از دو کشور، حمله به هر دو تلقی خواهد شد. چنین تعهدی، دفاع مشترک در برابر تهدیدهای خارجی را الزامی می‌سازد و برای نخستین بار عربستان را زیر چتر بازدارندگی هسته‌ای پاکستان ـ تنها قدرت هسته‌ای جهان اسلام ـ قرار می‌دهد. مقامات سعودی این پیمان را «جامع و فراگیر» دانسته‌اند؛ توافقی که با پوشش همه ابزارهای دفاعی و نظامی، بیش از هر چیز یادآور ساختاری مشابه پیمان ناتو است.

به نظر، در فضایی که خاورمیانه زیر سایه تنش‌های اتمی ایران و حملات بی‌پاسخ اسرائیل به دوحه می‌لرزد، اعتماد عربستان به تضمین‌های امنیتی آمریکا فرو ریخته است. پیمان تازه ریاض نه تنها نشانه‌ای از آمادگی برای تحولات آینده است، بلکه پاسخی به بی‌عملی واشنگتن در حمایت از متحدان عرب محسوب می‌شود. پیامی روشن که عربستان، به‌عنوان «مشتری سنتی امنیتی» آمریکا، دیگر چشم‌انتظار چتر واشنگتن نمانده و بدنبال گزینه‌های جایگزین است. 

یک تحلیل‌گر ارشد سعودی در گفت‌وگو با رویترز اظهار داشته است: «عربستان گزینه‌های جایگزین متعددی پیش رو دارد و پاکستان یکی از مهم‌ترین آن‌هاست. مسیری که با پیوستن دیگر کشورهای اسلامی منطقه، می‌تواند اسلام‌آباد را به سوی ایفای نقش رهبری در معماری امنیتی جهان اسلام سوق دهد.» در این باره، خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان، در گفت‌وگویی تلویزیونی با تأکید بر مسئولیت‌پذیری کشورش به‌عنوان تنها قدرت هسته‌ای جهان اسلام، اعلام کرد: «هنوز برای پیش‌بینی پیوستن دیگر کشورها به پیمان دفاعی اسلام‌آباد و ریاض زود است، اما درهای همکاری دفاعی پاکستان به روی سایر دولت‌ها گشوده خواهد بود.»

او یادآور شد که اسلام‌آباد پیش‌تر نیز بر ضرورت انسجام جهان اسلام و تشکیل ائتلافی مشابه ناتو برای مقابله با تهدیدات مشترک تأکید کرده است. به باور او، مسلمانان ظرفیت‌های عظیمی برای دفاع از منافع خود دارند. در چنین شرایطی، نزدیکی عربستان و پاکستان تنها یک توافق دوجانبه نیست، بلکه تحولی ژئوپلیتیک است که می‌تواند معادلات قدرت منطقه را دگرگون سازد و فرصت‌ها و چالش‌های تازه‌ای، حتی برای ایران، رقم بزند.

فرصت‌ها برای ایران

تحولات اخیر در روابط عربستان و پاکستان، فرصت‌های تازه‌ای را برای ایران فراهم کرده است. نخستین نشانه مهم، شکاف رو به گسترش میان ریاض و واشنگتن است. نارضایتی سعودی‌ها از بی‌تفاوتی آمریکا در برابر برخی تحولات منطقه‌ای، عربستان را به سمت گزینه‌های جایگزین سوق داده است. این چرخش از وابستگی یک‌جانبه به آمریکا، می‌تواند برای ایران زمینه‌ساز ابتکار عمل دیپلماتیک و تقویت گفت‌وگوهای امنیتی با ریاض باشد. 

از سوی دیگر، توافق دفاعی عربستان و پاکستان با تأکید بر «برادری اسلامی» و «امنیت مشترک»، حامل پیامی روشن به قدرت‌های جهانی است: جهان اسلام قادر است بدون اتکا به غرب، سازوکارهای امنیتی خود را شکل دهد. این گفتمان با مواضع سنتی ایران در مخالفت با هژمونی آمریکا هم‌راستا بوده و می‌تواند جایگاه تهران را به‌عنوان پیشگام نظم منطقه‌ای مستقل تقویت کند. همچنین، طرح ایده انسجام اسلامی و حتی تشکیل ائتلافی مشابه ناتو از سوی مقامات پاکستانی، هرچند بالقوه می‌تواند علیه ایران به‌کار گرفته شود، اما در صورت مدیریت هوشمندانه، فرصتی برای تهران خواهد بود. ایران می‌تواند پیشنهاد دهد که چنین ائتلافی صرفاً بر تهدیدات نظامی متمرکز نباشد، بلکه همکاری‌های اقتصادی، انرژی و مقابله با تروریسم را نیز در بر گیرد؛ رویکردی که می‌تواند ایران را از یک «تهدید» به یک «شریک» تبدیل کند. 

در بعد اقتصادی نیز نزدیکی عربستان به پاکستان فشارهایی بر هند وارد می‌کند. از آنجا که ریاض یکی از اصلی‌ترین تأمین‌کنندگان انرژی دهلی‌نو است، هند ممکن است برای متنوع‌سازی منابع انرژی خود به ایران توجه بیشتری نشان دهد. این امر فرصتی برای تهران خواهد بود تا صادرات انرژی به هند را افزایش داده و روابط اقتصادی با این کشور را گسترش دهد.

تهدیدها برای ایران  

توافق دفاعی میان پاکستان و عربستان سعودی، اگرچه در ظاهر بر پایه همکاری‌های اسلامی و دفاعی تعریف شده است، اما برای ایران تهدیدهای جدی و چندلایه‌ای به همراه دارد. نخستین و مهم‌ترین تهدید، قرار گرفتن عربستان زیر چتر بازدارندگی هسته‌ای پاکستان است. عربستان که تاکنون فاقد سلاح هسته‌ای بود، اکنون به‌طور غیررسمی از حمایت هسته‌ای اسلام‌آباد برخوردار می‌شود؛ تحولی که می‌تواند موازنه بازدارندگی منطقه‌ای را تغییر دهد و فشار امنیتی تازه‌ای بر ایران وارد کند. این تغییر، محاسبات استراتژیک تهران را به‌طور جدی تحت تأثیر قرار خواهد داد.

تهدید دوم، احتمال شکل‌گیری یک «ناتوی اسلامی» است. اگر ایده پاکستان برای ایجاد ائتلافی نظامی مشابه ناتو در جهان اسلام تحقق یابد، ایران ممکن است در برابر یک بلوک امنیتی- نظامی جدید قرار گیرد که با سیاست‌های تهران همسو نیست. چنین بلوکی می‌تواند در بحران‌های منطقه‌ای مانند یمن، سوریه یا عراق علیه منافع ایران عمل کند و دامنه فشارها بر تهران را افزایش دهد. از سوی دیگر، روابط نزدیک‌تر اسلام‌آباد و ریاض می‌تواند بر تعاملات تهران- سلام‌آباد سایه بی‌افکند. پاکستان که در مرزهای شرقی ایران، به‌ویژه در بلوچستان، با چالش‌های امنیتی مواجه است، ممکن است در هماهنگی با عربستان سیاست‌هایی اتخاذ کند که به زیان ایران تمام شود. 

این روند می‌تواند به تشدید ناامنی در مرزهای شرقی ایران منجر گردد و تهران را با یک جبهه تازه از تهدیدات مواجه سازد. همچنین، اتحاد نظامی عربستان و پاکستان می‌تواند با سیاست‌های ضدایرانی ریاض هم‌پوشانی پیدا کند. هرچند روابط تهران و ریاض پس از توافق پکن ۲۰۲۳ بهبود یافت، اما در شرایط بحرانی، عربستان ممکن است از ظرفیت‌های نظامی پاکستان برای اعمال فشار بر ایران استفاده کند. نمونه بارز آن می‌تواند درگیری‌های یمن یا عراق باشد که در آن ریاض با پشتوانه همکاری نظامی اسلام‌آباد، دست بازتری برای مقابله با نفوذ ایران خواهد داشت. در نهایت، اتحاد عربستان و پاکستان با تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه، تهران را با محیطی پیچیده‌تر و پرتنش‌تر روبه‌رو خواهد کرد، که مدیریت آن نیازمند دیپلماسی فعال و سیاست‌گذاری هوشمندانه است.

جمع‌بندی نهایی

توافق دفاعی میان پاکستان و عربستان سعودی را باید نقطه عطفی ژئوپلیتیک در خاورمیانه دانست؛ رخدادی که می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای را برای ایران به همراه داشته باشد. این پیمان با این‌که از یک سو می‌تواند فرصتی برای تهران باشد تا از شکاف میان ریاض و واشنگتن بهره‌برداری کند، گفتمان استقلال از غرب را تقویت کرده و حتی بستر تازه‌ای برای گسترش روابط اقتصادی با هند فراهم آورد. اما در سوی دیگر، تهدیدهای آن بسیار جدی است: تغییر موازنه بازدارندگی منطقه‌ای، احتمال شکل‌گیری یک «ناتوی اسلامی»، افزایش فشار در مرزهای شرقی و هم‌پوشانی با سیاست‌های ضدایرانی عربستان. 

در چنین شرایطی، سیاست خارجی ایران باید بر سه محور متمرکز شود: نخست، مدیریت هوشمندانه روابط با پاکستان و تقویت همکاری‌های اقتصادی و امنیتی با اسلام‌آباد برای جلوگیری از تبدیل شدن آن به ابزاری در دست ریاض. دوم، تداوم گفت‌وگو و دیپلماسی فعال با عربستان برای جلوگیری از شکل‌گیری یک اتحاد ضدایرانی. سوم، ایجاد و تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای مستقل از غرب با کشورهایی چون قطر، عمان و ترکیه برای ایجاد موازنه در برابر بلوک احتمالی عربستان- پاکستان. در نهایت می‌توان گفت، این توافق همچون شمشیری دو لبه است که می‌تواند فرصتی برای بازتعریف جایگاه ایران باشد، اما در صورت غفلت، به یکی از جدی‌ترین چالش‌های امنیتی دهه آینده بدل خواهد شد.

احمد رشیدی‌نژاد، پژوهشگر ژئوپلیتیک

آسیانیوز