روزنامه آسیا-در حالی که موسیقی زنده باید بخشی از فرهنگ عمومی و در دسترس اقشار مختلف جامعه باشد، افزایش بهای بلیت کنسرت‌ها در ایران، آن را عملاً به کالایی لوکس برای درصد بسیار کمی از مردم تبدیل کرده است.

به گزارش فارس، افزایش دوباره قیمت بلیت کنسرت‌ها، بار دیگر نگاه‌ها را به سمت وضعیت ناعادلانه بازار موسیقی در ایران معطوف کرده است؛ سقف قیمت فروش هر بلیت کنسرت در تهران به یک میلیون و ۶۵۰ هزار تومان رسیده؛ رقمی که در مقایسه با درآمد ماهانه بسیاری از خانواده‌های ایرانی، آن را در رده کالاهای لوکس قرار می‌دهد.

افزایش دوباره قیمت بلیت کنسرت‌ها، بار دیگر نگاه‌ها را به سمت وضعیت ناعادلانه بازار موسیقی در ایران معطوف کرده است. بر اساس بررسی‌های میدانی، سقف قیمت فروش هر بلیت کنسرت در تهران به یک میلیون و ۶۵۰ هزار تومان رسیده؛ رقمی که در مقایسه با درآمد ماهانه بسیاری از خانواده‌های ایرانی، آن را در رده کالاهای لوکس قرار می‌دهد. این در حالی است که آخرین افزایش رسمی قیمت بلیت کنسرت‌ها تا سقف یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده بود؛ رقمی که خود نسبت به زمستان سال قبل، افزایشی بیش از ۲۰ درصد را نشان می‌داد.

از سال ۱۴۰۰ تاکنون، قیمت بلیت کنسرت‌ها به‌طور پیوسته روند افزایشی داشته است. در حالی‌ که تا سه سال پیش سقف قیمت بلیت کنسرت‌های پاپ حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان بود، این رقم در زمستان ۱۴۰۲ به حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رسید. حالا اما، قیمت‌ها از مرز یک‌ و نیم میلیون تومان گذشته‌اند؛ آن هم در شرایطی که دیگر محدودیت‌های کرونایی برگزاری کنسرت‌ها برداشته شده و سالن‌ها با ظرفیت کامل فعال هستند.

بررسی جدول فروش کنسرت‌های اخیر در تهران نشان می‌دهد که تنها صندلی‌های ردیف‌های انتهایی با قیمتی زیر یک میلیون تومان عرضه می‌شوند و بلیت‌های بخش وی‌آی‌پی یا ردیف‌های جلویی از حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان آغاز می‌شود. نتیجه آنکه بخش قابل‌توجهی از مخاطبان قدیمی موسیقی زنده—به‌ویژه نسل‌هایی که در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ از مصرف‌کنندگان اصلی این رویدادها بودند—عملاً از این تجربه فرهنگی حذف شده‌اند.

یکی از پرسش‌های کلیدی در ماجرای افزایش قیمت بلیت کنسرت‌ها، نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نظارت بر این روند است. طبق آیین‌نامه‌های رسمی، قیمت‌گذاری بلیت‌ها باید با تأیید دفتر موسیقی انجام شود، اما در عمل، سازوکاری شفاف و مشخص برای کنترل و نظارت دقیق بر قیمت‌ها وجود ندارد.

در سال‌های گذشته، وعده‌هایی برای راه‌اندازی سامانه‌ای به منظور رصد گردش مالی کنسرت‌ها مطرح شد، اما این وعده‌ها نه‌تنها به نتیجه نرسیدند، بلکه نبود نظارت مالی دقیق، به گسترش یک بازار پنهان در فروش بلیت دامن زده است.

وی در واکنش به افزایش دوباره قیمت بلیت کنسرت‌ها گفت: «سال‌هاست که گفته‌ام بلیت کنسرت تبدیل به کالای لوکس شده است. درصد بسیار کمی از مردم می‌توانند رفتن به کنسرت را در سبد هزینه‌های خانوارشان قرار دهند. قشر دانشجو یا کارمندان با درآمد متوسط، کنسرت رفتن برایشان بیشتر به رویا می‌ماند. شاید نهایتاً سالی یک یا دو بار بتوانند در صورت صرفه‌جویی در سایر هزینه‌ها، به تماشای کنسرت بروند.»

در شرایطی که موسیقی زنده در بسیاری از کشورها با سیاست‌های حمایتی و یارانه‌ای در اختیار عموم قرار می‌گیرد، در ایران کنسرت به تجربه‌ای لوکس تبدیل شده که بیشتر برای طبقات خاص شهری قابل‌دسترس است. این روند، خطر شکاف فرهنگی میان گروه‌های مختلف جامعه را در پی دارد؛ به‌ویژه که همزمان شاهد رشد اجرای خیابانی توسط گروه‌های بی‌نام‌ونشان در گوشه و کنار شهر هستیم؛ اجراهایی که گاه تنها فرصت دیدن موسیقی زنده برای طبقات فرودست به شمار می‌آیند.

رضا مهدوی کارشناس حوزه موسیقی در پاسخ به این پرسش که مخاطبان اصلی کنسرت‌ها در حال حاضر چه قشری هستند به خبرنگار ما، گفت: «کنسرت یک کالای لوکس نیست. ما کشوری با پیشینه فرهنگی غنی هستیم و انقلاب‌مان نیز فرهنگی بوده است. اگر بخواهیم هنرهای اصیل‌مان را لوکس تلقی کنیم، آینده خوبی نخواهیم داشت؛ همان‌طور که زبان فارسی دارد از بین می‌رود، اگر هنر هم نتواند بین توده مردم جای خود را باز کند، نسل نو با هنرهای بیگانه آشنا خواهد شد و ما آینده درخشانی نخواهیم داشت.»

او ادامه داد: «اگر کنسرت‌ها را رصد کنید، متوجه می‌شوید ۹۰ درصد چهره‌هایی که در سالن‌ها حضور دارند، تکراری‌اند. همان زوجی که ماه قبل در ردیف خاصی نشسته، دوباره همان ردیف را انتخاب کرده است. این‌ها اغلب جزو مرفهان بی‌درد هستند که با هنرمندان مطرح رابطه دارند و از طریق موسسات خاص، اجرای سالن‌های بزرگ را به‌دست می‌گیرند. این وضعیت به هیچ وجه به معنای درآمدزایی فرهنگی نیست.»

در غیاب یک سیاست‌گذاری جامع و عادلانه در حوزه موسیقی، به نظر می‌رسد بازار کنسرت‌ها به سمتی حرکت می‌کند که انحصار، گرانی و حذف تدریجی مخاطب را در پی دارد. اگر این روند ادامه پیدا کند و چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود، ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور، موسیقی زنده از سبد فرهنگی بخش وسیعی از جامعه کنار گذاشته شود./آسیانیوز