امین داودی
روزنامه آسیا-اکتای براهنی، فرزند رضا براهنی با فیلم «پیرپسر» توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این فیلم، با فرم هنری و جذابیتهای سینماییاش، یکی از آثار قابلتوجه سالهای اخیر سینمای ایران بهشمار میرود و نقد و بررسی آن را به چالشی دلنشین و البته با رویکردی روشنفکرانه و تاریخی بدل میسازد. «پیرپسر» در ژانر درام و با مدت زمان بیش از سه ساعت، مخاطب را درگیر داستانی متفاوت و عمیق میکند که پیشبینی میشود در آینده نیز مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. بازی چشمگیر و ماندگار حسن پورشیرازی در نقش غلام باستانی نیز تحسین همگان را برانگیخته و بدون شک، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم محسوب میشود که به جذابیت آن افزوده است.
داستان «پیرپسر» حول محور شخصیتی به نام غلام باستانی میگذرد که با دو پسرش زندگی میکند. غلام باستانی، فردی عیاش، معتاد و هوسباز است که سابقه آزار و اذیت و تعرض به زنان را نیز در کارنامه خود دارد. در نقطه مقابل او، پسرش علی قرار دارد که اهل مطالعه و اندیشه است. در یکی از صحنههای کلیدی فیلم، شاهد بحثی میان این پدر و پسر هستیم؛ غلام از دونالد ترامپ حمایت میکند و آرزوی حمله او به خاورمیانه و ایران را دارد، با این توجیه که این امر به «راحتی و آزادی» همگان خواهد انجامید. این ادعای غلام، واکنش تند علی را به دنبال دارد. اکتای براهنی این ایده را از زبان فردی مستبد، هوسباز و معتاد بیان میکند.
غلام در ادامه، روشنفکران را عامل بدبختی ملت و وضعیت نابسامان کنونی ایران میداند. در مقابل، علی تلاش میکند تا چهرهای مثبت از جریان روشنفکری ایران ارائه دهد. در این بخش از فیلم، به نظر میرسد براهنی به حملات چند دهه اخیر به جریان روشنفکری واکنش نشان داده و منتقدان آن را در قامت شخصیتی چون غلام، که نمادی از استبداد، فساد و دوری از مناسبات مدرن و مدنی است، به تصویر میکشد؛ غلامی که بیننده شبکه ماهوارهای «من و تو» است و زنانی را که با او همراهی نکردهاند، پس از تجاوز به قتل رسانده و در خاک خانه خود دفن کرده است.
به نظر میرسد این خانه قدیمی همان «ایران» است که اکتای براهنی این خانه و خاکش را مکانی ضدزن میداند که بعد از تجاوز، پیکر این زنان در این خاک دفن میشوند؛ خانهای که به نظر براهنی فرسوده و کثیف است و کهنگی و نشانههای ارتجاع بر آن چیرگی دارد. و اگر تمیزی نیز در آن مشاهده شود حاصل کار علی است. اما آیا این خانه (ایران) واقعاً چنین است؟
فیلم «پیرپسر» جزئیات بیشتری دارد و روند داستانی آن به شدت جذاب و درگیرکننده است. براهنی در پایان فیلم، ایده اصلی آن را برگرفته از داستان رستم و سهراب شاهنامه میداند. این ادعا، پرسشی مهم را برای مخاطب مطرح میکند: چه نسبتی میان نبرد پدر و پسر در فیلم که به مرگ پسر میانجامد، با داستان رستم و سهراب وجود دارد؟ به نظر میرسد در این بخش، یا براهنی درک کاملی از شاهنامه و داستان رستم و سهراب نداشته، یا عامدانه در پی ایجاد ارتباطی میان این دو داستان بوده است.
به هر حال، اکتای براهنی، که به نظر میرسد دیدگاههایی نزدیک به پدرش دارد، با این فیلم وارد عرصه روشنفکری شده و به جدال با کسانی برخاسته است که طی سالهای اخیر جریان روشنفکری ایران را مورد نقد قرار دادهاند؛ نقدی که با تکیه بر تجربه و دانش تاریخی، محک خورده و عیار سخنان جریان روشنفکری را بیش از پیش برای عموم مردم آشکار ساخته است./آسیانیوز
امین داودی؛ پژوهشگر تاریخ ایران و عضو تیم علمی مؤسسه آتوسا
دیدگاه خود را بنویسید