مقدمه
جنگ تجاری ایالات متحده و چین، که از سال ۲۰۱۸ در دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ آغاز شد، حالا در آوریل ۲۰۲۵ به اوج جدیدی رسیده است. این درگیری، که ریشه در رقابت ژئوپلیتیکی، کسری تجاری مزمن آمریکا و اتهامات علیه شیوههای تجاری چین دارد، با تعرفههای گسترده، اقدامات تلافیجویانه و نوسانات اقتصادی، جهان را در آستانه تحولی عظیم قرار داده است. بازگشت ترامپ به قدرت در سال ۲۰۲۵ این سیاست را با شدت بیسابقهای احیا کرده و اقتصاد جهانی را به لرزه انداخته است. این مقاله به بررسی علل، روند، تأثیرات اقتصادی و ژئوپلیتیکی این جنگ تعرفهای تا به امروز میپردازد.
ریشهها و علل جنگ تجاری
جنگ تجاری در ابتدا با هدف کاهش کسری تجاری آمریکا با چین کلید خورد که در سال ۲۰۱۷ به ۳۷۵ میلیارد دلار رسیده بود. ترامپ، چین را به دامپینگ، یارانههای غیرمنصفانه و سرقت مالکیت معنوی متهم کرد و نگرانیهایی درباره وابستگی آمریکا به فناوری و کالاهای استراتژیک چینی (مانند تراشهها و تجهیزات پزشکی) مطرح شد. این تنشها با بازگشت او به کاخ سفید در ۲۰۲۵ تشدید شد. در ۲ آوریل ۲۰۲۵، ترامپ در سخنرانی در باغ رز کاخ سفید از تعرفههای جدید تحت عنوان «روز رهایی» رونمایی کرد: تعرفه پایه ۱۰ درصدی بر همه واردات و تعرفه ۳۴ درصدی اضافی بر کالاهای چینی، که با تعرفههای قبلی، مجموع آن را به ۵۴ درصد رساند. چین نیز بلافاصله با تعرفه متقابل ۳۴ درصدی بر کالاهای آمریکایی پاسخ داد.
مراحل و روند جنگ تجاری
مرحله اول (۲۰۱۸-۲۰۱۹): آمریکا تعرفههای ۲۵ درصدی بر ۵۰ میلیارد دلار کالای چینی و سپس ۱۰ تا ۲۵ درصد بر ۲۰۰ میلیارد دلار دیگر وضع کرد. چین با تعرفه بر ۱۱۰ میلیارد دلار کالای آمریکایی، از جمله محصولات کشاورزی، مقابله کرد. توافق فاز اول در ژانویه ۲۰۲۰ تا حدی تنشها را کاهش داد، اما به طور کامل اجرا نشد.
مرحله دوم (۲۰۲۵-اکنون): از ۵ آوریل ۲۰۲۵، تعرفههای جدید آمریکا اجرایی شد و دامنه آن به تمام کالاهای چینی، از جمله مصرفی مثل پوشاک و الکترونیک، گسترش یافت. چین در ۱۰ آوریل با تعرفههای متقابل، تحریم ۱۱ شرکت آمریکایی، محدودیت صادرات مواد معدنی نادر و شکایت به سازمان تجارت جهانی (WTO) واکنش نشان داد. پکن همچنین خرید اوراق قرضه آمریکا را کاهش داده و به سمت تقویت روابط با آسیا و اروپا حرکت کرده است.
تأثیرات اقتصادی جنگ تجاری
۱. تأثیر بر ایالات متحده
مزایا: تعرفهها تولید داخلی را در برخی بخشها تقویت کرده است. مثلاً تولید تراشه در آمریکا تا آوریل ۲۰۲۵ حدود ۱۵ درصد افزایش یافته و برخی شرکتها خطوط تولید را به داخل یا کشورهای دیگر منتقل کردهاند.
هزینهها: قیمت کالاهای مصرفی بالا رفته و تورم تشدید شده است. سقوط ۲ تریلیون دلاری ارزش بازار سهام آمریکا در ۴ آوریل ۲۰۲۵ نشاندهنده نگرانی سرمایهگذاران است. کشاورزان آمریکایی هم از کاهش صادرات به چین آسیب دیدهاند.
۲. تأثیر بر چین
چالشها: کاهش تقاضای آمریکایی، رشد اقتصادی چین را تحت فشار قرار داده و پیشبینی میشود تولید ناخالص داخلی از ۶ درصد در ۲۰۲۴ به ۴.۵ درصد در ۲۰۲۵ برسد. شرکتهای کوچک چینی با افزایش هزینهها و از دست دادن بازارها روبهرو شدهاند.
انطباق: چین با تقویت بازار داخلی، توسعه فناوری بومی (مثل تراشههای ۵(G و گسترش تجارت با کشورهای «کمربند و جاده» مقاومت نشان داده است.
۳. تأثیر بر اقتصاد جهانی
اختلال در زنجیره تأمین: تعرفهها زنجیره تأمین جهانی را بهویژه در صنایع الکترونیک و خودروسازی مختل کرده و کمبود تراشه دوباره شدت گرفته است.
کاهش تجارت جهانی: WTO پیشبینی کرده که تجارت جهانی در ۲۰۲۵ ممکن است تا ۵ درصد کاهش یابد.
افزایش هزینهها: کشورهایی مثل ویتنام و هند هنوز ظرفیت جایگزینی کامل چین را ندارند، که هزینههای تولید را بالا برده است. بازارهای سهام جهانی هم در روزهای اخیر سقوط سنگینی را تجربه کردهاند.
تأثیرات ژئوپلیتیکی
این جنگ دیگر صرفاً اقتصادی نیست؛ بلکه به میدان نبرد استراتژیک تبدیل شده است. آمریکا با متحدانش (ژاپن، اتحادیه اروپا) برای مهار چین همکاری میکند، اما تعرفههای گسترده ترامپ علیه ۱۸۰ کشور، حتی متحدان را هم هدف قرار داده و تنشهایی با کانادا و اروپا ایجاد کرده است. چین با تقویت روابط با روسیه، ایران و آفریقا و محدود کردن صادرات مواد معدنی نادر (که در فناوری و تسلیحات حیاتیاند)، به مقابله برخاسته است. این وضعیت خطر دوقطبی شدن اقتصاد جهانی را افزایش داده است.
تحلیل هزینهها و فواید
برای آمریکا، تعرفهها وابستگی به چین را کمی کاهش داده، اما به قیمت تورم، کاهش رقابتپذیری و از دست دادن بازارهای صادراتی تمام شده است. چین انگیزه بیشتری برای خودکفایی پیدا کرده، ولی ثبات اقتصادیاش در معرض خطر است. در سطح جهانی، این درگیری همکاری بینالمللی را تضعیف و حمایتگرایی را تقویت کرده است. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند ممکن است به رکود جهانی مشابه دهه ۱۹۳۰ منجر شود.
باید اذعان کرد جنگ تعرفهای آمریکا و چین در آوریل ۲۰۲۵ به نقطه عطفی رسیده است. سیاستهای تهاجمی تراپ، که با هدف تقویت اقتصاد آمریکا طراحی شده، به اختلال در تجارت جهانی، افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و بیثباتی بازارها انجامیده است. پایان این نبرد به مذاکرات دیپلماتیک، تحولات داخلی دو کشور و واکنش جهانی بستگی دارد. برای کاهش خسارات، همکاری چندجانبه و اصلاح قوانین تجاری ضروری است، وگرنه جهان در آستانه فروپاشی اقتصادی قرار خواهد گرفت.
تحقیقات آینده میتوانند روی تأثیر این جنگ بر فناوریهای نوظهور (مثل هوش مصنوعی)، بازآرایی زنجیره تأمین جهانی و نقش WTO در حل این بحران تمرکز کنند.
تحقیق و پژوهش از
آرش رضایی
دیدگاه خود را بنویسید