داریوش شهبازی
حسینقلیخان میرزا سالور ملقب به عمادالسلطنه (۱۳۵۵ - ۱۲۸۵ ق.) پسر شاهزاده عزالدوله است. او زاده شهر تهران در دوره ناصری است که دورهای مهم در تاریخ معاصر به شمار میرود. او در سنین جوانی شاهد حوادث انقلاب مشروطیت بود و نیز کودتای سیدضیا و روی کار آمدن رضاشاه را دید و پس از چند سال زندگی در عصر سلطنت پهلوی از دنیا رفت.
پدر او عبدالصمد میرزا عزالدوله سالور برادر ناتنی ناصرالدینشاه و چهارمین پسر محمدشاه قاجار بود. عزالدوله به حکومت قزوین بعد همدان، زنجان، و ملایر و تویسرکان رسید. در سفر اول ناصرالدینشاه به اروپا (۱۲۹۰ق.) همراه او بود. مدتی به مقام ایلخانیگری ایل قاجار رسید. عزالدوله زبانهای فرانسه، عربی و انگلیسی را میدانست و تاریخ، مجلات و روزنامههای اروپایی را مشتاقانه مطالعه میکرد. او در تجریش و همسایگی باغ فردوس، باغی وسیع و مصفا داشت و سالهای مدیدی در آنجا زیست و در عهد رضاشاه، خود و فرزندانش نام خانوادگی «سالور» را برگزیدند.
عمادالسلطنه به فرمان ناصرالدین شاه در سال 1308ق. حاکم همدان شد و اوضاع پرآشوب آن دیار را آرام ساخت. در سال 1325ق. عبدالحسین میرزا فرمانفرما به حکومت آذربایجان رسید. فرمانفرما او را به آذربایجان آورد و حکومت«شقاقی» و«بلوک ثلاث» یعنی شهرهای سراب، میانه و اردبیل را بدو سپرد.
حسینقلی میرزا از نوجوانی علاقه به آموختن داشت. با نظارت پدر اندیشمندش زبانهای فرانسه و انگلیس و روس را فراگرفت و به تحصیل علوم تاریخ و جغرافیا پرداخت و توانست آثار گرانبهایی را در این حوزه تاریخ، نمایشنامه، جغرافیا و علم هیأت بیافریند. او فرهنگ و تمدن ایرانزمین را دوست داشت و فرزانگان و بزرگان این آب و خاک را میستود.
حسینقلی میرزا در سال ۱۳۴۶ ق. مشغول به ترجمه و ادامه کارهای فرهنگی خود شد. ایرج افشار او را «مردی صاحب کمال و کتابخوان و اهل ادب و فرهنگ» دانسته است. او به بیان مطالبی پرداخت که در دیگر منابع آن روزگار نیست یا کم است.
این شاهزاده با بررسی، نقد و تحلیل تاریخ حکمرانی قاجاریان فصل دیگری را در تاریخ این دوره گشود. فصلی که فقط به ذکر شکار و سیر و گردش شاه و درباریان پرداخته است، نه زندگی مردم. از عنایت و توجه شاه به افراد کمسواد و متملق بسیار آزردهخاطر بود. افراد و دونمایگانی که توقعشان سیریناپذیر بود. زاویه نگرش و نگاه انتقادی او به اعمال و رفتار شاه و حکام قجری بسیار حائز اهمیت است.
او نزدیک به رأس هرم قدرت بود و با حضور در دربار سلطنتی و آگاهی کامل بدون واسطه به شرح ماجرای عصر خود دست زد. حوادث آن عصر را مطالعه و کنکاش نمود و به شرح سوءرفتار حکام پرداخت. نکتهای که بر میزان صحت نوشتههای عمادالسلطنه افزوده است. این ظرایف مزیت کتاب اوست. این شاهزاده از کمتوجهی شاه به خود و خانوادهاش انتقاد کرده است و اینها همه بر اهمیت تألیف او افزوده است.
از او دهها کتاب باقی مانده است. برخی آثار او عبارتند از: داستان تاریخی «جفت پاک» و ترجمههایی مثل «شرافت و شیطان» از دوما، «بازگشت ده هزار یونانی» از گزنفون و «به تربیت آوردن دختر تندخوی» از شکسپیر. وی رمان تاریخی «آقامحمدخان قاجار» را به سبک نمایشنامه نگاشت.
دفتر ثبت احکامات حضرت والا شاهزاده عمادالسلطنه، حسین قلی میرزا سالور که به کوشش بهمن بیانی، سعاد پیرا در سال 1389 توسط نشرتاریخ ایران منتشر شده، از دیگر آثار اوست. این کتاب شامل احکامات شاهزاده عمادالسلطنه در حکومت شقاقی و بلوکات ثلاث است که شامل سراب و میانه و اردبیل میشود و به همراه تصاویر و اسناد مربوطه ارائه شده است.
عمادالسلطنه در پایان زندگی مدتی در بستر بیماری گذراند و در سال 1311 درگذشت و در اراضی تپههای اوین به خاک سپرده شد. این اراضی امروز جزو گستره دانشگاه شهید بهشتی است و آرامگاه این شازده ادیب قجری در این دانشگاه قرار دارد.
منابع:
1. روزنامه خاطرات عینالسلطنه
2. رجال عصر ناصری
3. شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران
4. خاطرات روزانه شاهزاده حسینقلی میرزا سالور
دیدگاه خود را بنویسید