علی جوانمردی
روزنامه آسیا-کسری بودجه زمانی رخ میدهد که هزینههای دولت از درآمدهای آن بیشتر شود. بسیاری از محافل اقتصادی جهان از وجود و یا عدم وجود کسری بودجه یک کشور بهعنوان شاخصی برای سلامت مالی آن کشور استفاده میکنند. این اصطلاح بیشتر برای اشاره به هزینهها و درآمدهای دولت به جای درآمد کسبوکارها، مشاغل یا افراد استفاده میشود.
کسری بودجه بر بدهی ملی، مجموع کسری بودجه سالانه و کل بدهی تجمعی یک کشور به طلبکاران است. برخی رویدادها و سیاستهای پیشبینینشده و گاهاً حوادث غیرمترقبه ممکن است باعث کسری بودجه شوند. کشورها در بهترین حالت میتوانند با کاهش هزینهها و یا در حالتی دیگر با افزایش مالیات با کسری بودجه مقابله کنند، اما اصل و اساس صورت مسئله برجاست.
درک کسری بودجه و شناسایی اینکه ریشه اصلی و منشأ آن کجاست بسیار مهم است. وقتی کسری بودجه شناسایی میشود، هزینههای جاری از درآمد دریافتی از طریق عملیات استاندارد پیشبینیشده، بیشتر میشود. برای اصلاح کسری بودجه کشور که اغلب بهعنوان کسری مالی شناخته میشود، دولت ها ممکن است هزینههای خاصی را کاهش دهند یا فعالیتهای درآمدزای کشور خود را افزایش دهد.
کسری بودجه میتواند منجر به افزایش سطح استقراض، پرداخت بهره بالاتر و سرمایهگذاری کم شود که منجر به کاهش درآمد در سال بعد خواهد شد و سلسلهوار اقتصاد را بیمار کند. نقطه مقابل کسری بودجه، مازاد بودجه است. وقتی مازاد رخ میدهد، درآمد از هزینههای جاری بیشتر میشود و در نتیجه وجوه اضافی ایجاد میشود که میتوانند بیشتر تخصیص داده شوند. وقتی ورودیها با خروجیها برابر باشند، بودجه متعادل در نظر گرفته میشود.
در اوایل قرن بیستم، تعداد کمی از کشورهای صنعتی کسری مالی زیادی داشتند. با این حال، در طول جنگ جهانی اول، کسریها افزایش یافت، زیرا دولتها به شدت قرض میگرفتند و ذخایر مالی را برای تأمین مالی جنگ و رشد خود کاهش دادند. این کسریهای زمان جنگ تا دهههای 1960 و 1970 ادامه یافت و نرخ رشد اقتصادی جهان کاهش یافت. حال سؤال این است که چه چیزی باعث کسری بودجه در کشورها میشود؟
هم مالیات و هم هزینهها بر کسری بودجه دولت تأثیر میگذارند. سناریوهای رایجی که با کاهش درآمد و افزایش هزینهها باعث ایجاد کسری میشوند عبارتند از:
* ساختار مالیاتی که از افراد با درآمد بالا مالیات کمتری میگیرد، اما از افراد با درآمد پایین مالیات بیشتری میگیرد.
* افزایش هزینههای برنامههایی مانند تأمین اجتماعی، رفاه و سلامت جامعه یا هزینههای پیشبینینشده دولتی.
* افزایش یارانههای دولتی به صنایع هدفگذاریشده دولتها در کشورهای مختلف.
تولید ناخالص داخلی پایین، منجر به کاهش درآمد مالیاتی میشود و کسری بودجه ممکن است بهعنوان راهی برای پاسخ به برخی رویدادها و سیاستهای پیشبینینشده، مانند افزایش هزینههایی پس از تحولات ناگهانی اقتصادی و سیاسی رخ دهد.
کسری بودجه بر افراد، مشاغل و کل اقتصاد کشور تأثیر میگذارد. همانطور که دولت برای بهبود کسری بودجه اقداماتی انجام میدهد، ممکن است هزینههای برنامههایی مانند رفاه اجتماعی و پرداختن به امور شهری و پشتیبانی های مربوط به سلامت یا تأمین اجتماعی کاهش یابد. بهبود زیرساختها نیز ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. برای افزایش درآمد، ممکن است افزایش مالیات برای افراد پردرآمد یا شرکتهای بزرگ رخ دهد که ممکن است بر توانایی آنها در سرمایهگذاری در مشاغل جدید یا استخدام کارمندان جدید و اشتغالزایی در کشور تأثیر بگذارد.
استراتژیهای مورد استفاده برای کاهش کسری بودجه:
کشورها با ترویج رشد اقتصادی از طریق سیاستهای مالی، مانند کاهش هزینههای دولت و افزایش مالیات، با کسری بودجه مقابله میکنند. تعیین بهترین استراتژیها در مورد اینکه کدام هزینهها باید کاهش یابد یا کدام مالیاتها باید افزایش یابد، اغلب بهطور گسترده مورد بحث کلیه محافل اقتصادی و سیاسی دولتهاست و جزء برنامههای روزانه کشورهاست.
برای پرداخت هزینههای برنامههای دولتی در حالیکه تحت کسری بودجه فعالیت میکنند، دولت از بانک جهانی پول قرض میگیرد. این وامها به بدهی ملی اضافه میکند و باید به مرور زمان، اغلب با بهره بیشتر، بازپرداخت شوند. علاوه بر این پروژههای بزرگ زیرساختی مانند ساخت بزرگراهها یا سیستمهای مترو نیز به بودجه هنگفتی نیاز دارند و وقتی کشوری نیاز به برنامهریزی برای ایجاد زیرساختهای مناسب شهری دارد ناخودآگاه کسری بودجه در کمین است.
رکود اقتصادی یا ناکارآمدی هم میتواند درآمد دولتها را کاهش داده و کسری را افزایش دهد. بنابراین در طول رکود اقتصادی، مشاغل و کسبوکارها ناحودآگاه سود کمتری کسب میکنند و افراد درآمد کمتری بهدست میآورند که منجر به کاهش وصول مالیات و بهطور زنجیروار کسری بودجه میشود.
علی جوانمردی، ایدهپرداز و مؤسس گروه فنی مهندسی ایتوک
آسیانیوز
دیدگاه خود را بنویسید