حسام لیقوانی
مدتی طول کشید، اما سال 2024 سالی بود که بیتکوین پیشبینیها را برآورده کرد و در نهایت به 100000 دلار رسید، اما شکستن این سد تاریخی توسط بیتکوین، منادی چیزی بزرگتر است و سال 2025 سال تمرکززدایی خواهد بود. شاید بتوان با بررسی دادهها به تحلیل وضعیت بازار رمزارز و بهویژه بیتکوین در سال 2025 پرداخت.
1. بیتکوین ممکن است باز هم رکوردهای جدیدی را ثبت کند.
به جای پیش بینی جهش قیمت بیتکوین به 150 یا 200هزار دلار مانند دیگران، بیایید یک احتمال رادیکالتر را بررسی کنیم: تبدیل شدن بیتکوین بهپایه یک ذخیره استراتژیک جهانی .درواقع اصول بنیادین این رمزارزاز این امکان پشتیبانی میکند. اگر یک قدرت بزرگ جهانی رسما بیتکوین رابهعنوان بخشی از ذخایر خزانه خود بپذیرد، پیشبینی قیمت فعلی ممکن است از بین برود. ما فقط در مورد 150 هزار دلار صحبت نمیکنیم، 200 هزار دلاریا حتی بیشتر میتواند به یک امر عادی تبدیل شود که ناشی از تلاش کشورها برای ایمنسازی بهوسیلهنادرترین دارایی دیجیتال جهان است.
حتی بدون پذیرش ژئوپلیتیک، کمبود بیتکوین بهتنهایی آن را به یک دارایی منحصر به فرد تبدیل میکند. تنها 21 میلیون بیتکوین وجود خواهدداشت که بسیار کمتر از عده میلیونرهای با ثروت 60 میلیون دلاری درسراسر جهان است. با وجود بانکها ومؤسسات مالی، در حالحاضر دولتهایی که ذخایر عظیم بیتکوین را خریداری میکنند، به زودی اقلیت کوچکی خواهند بود که میتوانند امیدوار باشند که تنها یکی از آنها این ذخایر را در اختیار داشته باشند.
شایسته است که به رشد مداوم بیتکوین بهعنوان یک شبکه غیرمتمرکز و نقش آن به عنوان جایگزینی برای بیثباتی ارزهای فیاتدر کنار رش نمایی آن نیمنگاهی بیندازیم.
اما نکته اصلی اینجاست: چه اتفاقی میافتد وقتی قیمت بیتکوین دیگر تنها توسط بازارها هدایت نمیشود، بلکه توسط کشورهاییکه در رقابت برای تسلط دیجیتال در برابر یکدیگر صفآرایی میکنند؟ اینجاست که همه چیز واقعاً مرزی میشود. باتوجه به اینکه چندین کشور از قبل برنامههای خزانه بیتکوین راآزمایش میکنند، قیمت 150000دلار ممکن است به نقطه شروع تبدیل شود.
2- ایجادکنندگان شبکههای زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز به سرعت ثروتمند میشوند.
صنعت کریپتو گاهی اوقات در فروش چشماندازخود به جهان کار بدی انجام میدهد. عباراتی مانند »حاکمیتمالی« برای افراد عادی در خیابان معنی کمی دارد مگر اینکه حساب بانکی آنها بسته شده باشد.
تمرکززدایی به شما این امکان را میدهد که برای انجام هیچ کاری درآمد کسب کنید. نه، این خیلی خوب نیست که درست باشد، زیرا این همان کاری است که ایجادکنندگان شبکههای زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز در حال حاضر با ارزهای غیرمتمرکز انجام میدهند.با بهکارگیری و فارمینگ منابع رایانه خود، مانند پردازنده، هرکسی میتواند با مشارکت در پارادایم جدید زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز (DePIN) درآمدغیرفعال به دست آورد.
انقلاب DePIN نمونهای عالی از این است که چگونه تمرکززداییمفهوم مالکیت را تغییر میدهد و قدرت کسب درآمد را در دستان مردم قرار میدهد. به همان اندازه مهم است که جرقه موارد استفاده جدید باورنکردنیاست و در حال حاضر مشکلاتی از آلودگی صوتی گرفته تا مدیریت شبکه انرژی وهشدارهای بلایای طبیعی را حل می کند. اگرچه DePINهنوزدر مراحل ابتدایی خود است، امکانات تقریبا بینهایت برنامههایآن به این معنی است که در سال 2025 پذیرندگان اولیه میتوانند به زودی تا 5 درصد از درآمد متوسط افراد را به دست بیاورند.
3- میمکوینها جدیمیشوند.
در اینجا یک پیشبینی برای آنچه در سال 2025 اتفاقنمیافتدوجود دارد: مفسران مالی هنوز بهطور جدی نمیپذیرند که میمکوینها هیچ کاربردی دارند، یا اینکه آنها چیزی غیر از یک شوخی اینترنتی هستند که بیش از حد انجام شده است و آنها بهطور فزاینده و خندهداری در اشتباه خواهند بود.
در ظاهر، اکثر memecoin ها بهنظر یک شوخی است، به خصوص DOGEاما اگر درمعرض خطر بودن آنهارا نادیده بگیرید، میمکوینها به سرعت در حال رشد هستند و فراتر از مبدا خود تکامل مییابند.ارزش این توکنها کمتر به واسطه حدس و گمان است تا توانایی آنها در گرد هم آوردن افراد در پروژههای مختلف، از بازی گرفته تاسیاست.
در واقع، میمکوینهاچیزهای زیادی برای آموزش ماهیت اجتماع و مشارکت در دنیای غیرمتمرکزدارند. در سال 2025ممکن است شاهدباشیم که برندها با پتانسیل خارقالعاده میمکوینها برای دستیابی به مخاطبان جدید، پرورش جوامع جدید و تجسم مجدد رابطه بین کسبوکارها و مصرفکنندگان آشنا میشوند. مطمئناً میتوان پولی را در میمکوینها سرمایهگذاری کرداما در بلندمدت،ارزش آنها برای برندهای آیندهنگربسیار مهمتر از قیمت توکن آنها خواهد بود.
4- جستجویسنتی جایگاه خود را به هوش مصنوعی میدهد.
آیا سال 2024 آخرینسالی خواهد بود که ما چیزی را که نمیدانستیم در گوگل جستجو کردیم؟ با ظهور برنامههایکاربردی Gen AI، دلایل زیادی برای این فکر وجود دارد .
ابزارهایی مانند ChatGPT و Perplexity بزرگترین تغییر در جستجو از زمان ظهور گوگل در یک ربع قرن پیش است. استفاده از قدرت هوش مصنوعی به لطف توانایی آن در درک معنایی، نه تنها نتایج دقیقتری را ممکن میکند، بلکه پویایی جستجو را نیز تغییر میدهد.
این برنامههای کاربردی جدید افراد را قادر میسازد تا در مورد همه چیز از آشپزی گرفته تا فلسفه گفتوگوهایمعناداری داشته باشند. به این ترتیب، آنها نشاندهنده یک تغییر اساسی در رابطه عاطفی ما با فناوری هستند و جستجوی سنتی را (کهنمونه آن انحصار طولانی و تقریباً کامل گوگل است)متزلزل خواهند کرد.
درست همانطور که ظهور اینترنت جرقه یک مسابقه SEO را در بین برندهایی ایجاد کرد که برای اولین صفحه نتایج بسیار مهم گوگل میجنگند،در سال 2025 شاهدخواهیم بود که کسبوکارها شروع به کشف چگونگی مرتبط ماندن در عصر مبتنی بر هوش مصنوعی کنند.
از سوی دیگر، یکی از بزرگترین تغییراتیکه شاهد آن خواهیم بود، تکامل وبسایتها است که بهطور فزایندهای به عوامل هوش مصنوعی و نه انسانها پاسخ میدهند. در سال 2025، ممکن است شاهد باشیم کهدامنههای وب اهمیت جدیدی پیدا کنند و برندهایی به موفقیت برسند کهاز دامنههای زنجیرهای برای محافظت از دادههای مصرفکننده، یکپارچهسازی عملکرد هوش مصنوعی و ارائه تجربیات آنلاین انقلابی برای مخاطبان خود استفاده کنند.
چه همه، برخی یا هیچ یک از این پیشبینیها محقق شود، یک چیز بدون شک است - با عبور از نیمه دوم دهه 2020، تمرکززدایی (decentralization) دیگر آینده نیست. در شرف تبدیل شدن به بخشی اجتنابناپذیر و جدانشدنی از زمان حال همه است.
دیدگاه خود را بنویسید