سیدامیر میری

به گزارش روزنامه آسیا- طی یک ماه گذشته، آلودگی هوا در بسیاری از شهرهای ایران به‌طور مداوم افزایش یافته است. این موضوع سال به سال بدتر می‌شود و مسئولان کشور تنها به اطلاع‌رسانی و تعطیلی‌های موقت بسنده کرده‌اند. آلودگی در شهرها به حدی است که برخی آن را با اتاق گاز مقایسه می‌کنند و بسیاری نسبت به وقوع سونامی سرطان و تومورهای مغزی در سال‌های آینده هشدار می‌دهند.

با وجود این، باید از مسئولان پرسید آیا این مشکل راه‌حلی ندارد؟ شاید در کوتاه‌مدت نتوان معضلی را که سال‌ها و دهه‌ها ایجاد شده حل کرد، اما راه‌هایی برای مدیریت این مشکل در میان‌مدت و بلندمدت وجود دارد. متأسفانه ناترازی‌های ایجادشده در بخش انرژی، به‌ویژه در تولید برق، سبب شده بسیاری از نیروگاه‌ها به سوختن مازوت، که سوختی ارزان و آلاینده است، روی آورند. تحریم‌ها و نبود درآمد ارزی متناسب با ظرفیت کشور، همچنین عدم سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، این مشکل را تشدید کرده است.

امروزه یکی از دغدغه‌های مشترک مردم و مسئولان، خودروهای داخلی است. خودرویی گران و بی‌کیفیت که از چندین منظر به مردم و کشور آسیب می‌زند. مشکل نخست خودروسازان، تولید خودروهای گران و بی‌کیفیت است که طبق ادعای خودشان روزانه میلیاردها تومان به شرکت‌های تولیدکننده ضرر می‌زند. قیمت بالای این تولیدات باعث شده مردم دیگر توان خرید خودرو را نداشته باشند. به عنوان مثال، قیمت یک خودروی کوییک صفر به حدود پانصد میلیون تومان رسیده است که بسیار فراتر از توان اقشار ضعیف و متوسط جامعه است.

در سوی دیگر، خودروسازان قیمت‌های فعلی را بسیار کمتر از میزان واقعی می‌دانند و همواره خواستار افزایش قیمت هستند. همچنین، دولت از پرداخت یارانه به سوخت خودرو گلایه‌مند است و دلیل بخش عمده‌ای از کسری بودجه خود را تخصیص یارانه‌های بالا به بنزین می‌داند. دولت در حال زمینه‌چینی برای افزایش قیمت بنزین است. متأسفانه به دلیل قیمت پایین بنزین، بخشی از آن به خارج از کشور قاچاق می‌شود و جالب این است که دولت برای جبران کمبود، از قاچاقچیان بنزین یارانه‌ای را به قیمت آزاد خریداری کرده و دوباره به کشور وارد می‌کند.

اگر به این موضوع دقت کنیم، خواهیم دید که به دلیل قدیمی بودن تکنولوژی خودروهای داخلی، میزان مصرف سوخت آن‌ها نسبت به مشابه‌های خارجی بسیار بالاتر است که خود موجب ناترازی در تولید و مصرف بنزین می‌شود. همچنین بخش عمده‌ای از آلودگی هوا ناشی از مصرف و عملکرد ضعیف موتور خودروهای داخلی است.

حال باید پرسید چرا مسئولان از این صنعت رها نمی‌شوند؟ آیا دغدغه حقوق کارگران یا افزایش اشتغال را دارند یا موضوع دیگری مطرح است؟ تعداد کارگران، کارمندان و مدیران دو خودروساز اصلی کشور حدود ۲۰۰ هزار نفر است. اگر به هر فردی مبلغ ۸۰۰ میلیون تومان یا به قولی ۱۰ هزار دلار پرداخت کنیم و آن‌ها را بازخرید یا بازنشسته کنیم، هزینه‌ای در حدود ۲ میلیارد دلار برای کشور خواهد داشت که بسیار کمتر از هزینه‌ای است که این دو خودروساز به اقتصاد و طبیعت کشور وارد می‌کنند.

با اطمینان می‌توان گفت که کارمندان و کارگران نیز از این موضوع استقبال خواهند کرد. میزان مصرف خودروهای تولیدی در خارج از کشور که از نظر اندازه مشابه کوییک هستند، حدود ۵ یا ۶ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است، در حالی که این میزان برای کوییک که محصول جدیدی نیز محسوب می‌شود، حدود ۸.۵ لیتر است. تنها با صرفه‌جویی در این میزان مصرف، دیگر نیازی به واردات بنزین نخواهیم داشت. از سوی دیگر، آلودگی هوا نیز کاهش می‌یابد و هزینه‌ای هم که مردم برای خرید بنزین می‌پردازند، کاهش خواهد یافت. اگر میزان مصرف بنزین ۵۰ درصد کاهش یابد، افزایش ۵۰ درصدی قیمت آن هیچ ضرری به جیب مصرف‌کننده نهایی نخواهد زد، زیرا اکثر مردم از خودروهای خود برای درآمدزایی استفاده نمی‌کنند.

اگر از منظر درآمدزایی برای دولت نیز بنگریم، می‌توان دید که واردات خودرو به نفع دولت خواهد بود. در حال حاضر در ایران واردات خودرو به مقیاس کلان وجود ندارد. دولت می‌تواند به جای میلیاردها دلار ضرر به بودجه عمومی، تنها با وارد کردن خودروهای خارجی و با یک حقوق گمرکی پایین، میلیاردها دلار صرفه‌جویی کرده و به درآمدهای خود بیفزاید.

سناریوی دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند شامل فروش یا واگذاری این دو خودروساز به شرکت‌های تولیدکننده خارجی، مانند چینی‌هاست. در این صورت، تعدیل نیرویی نیز صورت نخواهد گرفت و خودروهای باکیفیت خارجی در داخل تولید خواهند شد. با وجود تحریم‌های شدید اقتصادی، بسیاری از شرکت‌های سرمایه‌گذار خارجی حاضر هستند برای ورود به بازار ایران، از بازارهای اروپا و آمریکا صرف‌نظر کرده و خودروهای خود را در ایران تولید کنند تا به بازار ۸۰ میلیون نفری دست پیدا کنند. حال باید پرسید چرا مسئولان کشور نمی‌خواهند از این صنعت آسیب‌زا دست بردارند؟