بحران کوچک شدن سفرههای مردم ایران، دیگر یک زمزمه اجتماعی یا اقتصادی نیست، بلکه به یک هشدار سلامت عمومی و امنیت ملی بدل گشته است. آمار تکاندهنده مرگ سالانه ۱۲۰ هزار نفر مرتبط با مسائل تغذیهای، در کنار کاهش چشمگیر مصرف مواد مغذی حیاتی مانند پروتئین، لبنیات و میوه، پرده از یک واقعیت تلخ برمیدارد: تورم و گرانی نه تنها قدرت خرید، بلکه کیفیت زندگی و بقای فیزیکی بخش بزرگی از جامعه را به مخاطره انداخته است.
با دریغ و افسوس، درگذشت خویشاوند ارجمند، شادروان مهندس ابراهیم ضیایی ثانی را به اطلاع میرساند. آن مرحوم از مهندسان پیشکسوت، مدرس انجمن علمی مهندسی عمران، کارشناس رسمی دادگستری راه و ساختمان کانون کارشناسان مرکز، مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره شرکت مهندسان مشاور انگام بود. ضایعه فوت او به خانواده، دختران و تنها پسرش تسلیت باد.
یکی از جوانان قدیم و پیرمردان غیر مستقیم، در دارالخلافه طهران مقیم بود و به کرم عمیم و عنایت خدای کریم، در ایام جوانی، چنان که افتد و دانی، در پی کامرانی و خوشگذرانی و در سالهای تجرد اهل آمد و شد و تفرج و تردد، بلکه در سیر و سفر، اهل قبول خطر بود. این مرد خویشکام و فرد والا مقام، پس از ازدواج و زواج، و از ترس رواج اجرای مهریه عندالاستطاعت از زوجه خویش اطاعت میکرد و از باب احترام به آن مخدره واجبه الاکرام، از سفر رفتن به همراه یاران و وقت گذراندن با دوستان در کوه و بیابان و سلام و علیک بیپایان در کوچه و خیابان چه رسد به تفرج در باغ و بوستان باز میماند.
اقتصاد ایران سالهاست با کسری بودجه ساختاری بزرگی مواجه است که منشأ آن وابستگی به درآمدهای ناپایدار (مانند نفت) و عدم اصلاح ساختار مالیاتی است. این کسری بودجه، بهطور غیرمستقیم، خود را در قالب تورم و تخصیص قطرهچکانی و ناکافی بودجه به دستگاههای اجرایی، از جمله دانشگاهها، نشان میدهد. بسیاری از دانشگاههای سطح یک، از جمله دانشگاه تهران، برای تأمین هزینههای جاری و توسعهای خود نیازمند این درآمدهای اختصاصی هستند. برای مثال، تحلیلها نشان میدهند که دانشگاهی مانند دانشگاه تهران در سالهای اخیر با در نظر گرفتن نرخ تورم، برای تأمین نیازهای آتی خود با کسریهای چند هزار میلیارد تومانی مواجه بوده و برای جبران آن باید روی درآمدهای غیردولتی برنامهریزی کند.